چکیده:
در قرآن آیاتی وجود دارد که مرگ را منحصر در «موته الاولی» می داند(الدخان، 56، الصافات، 59). در مقابل، آیات دیگری از«دو بار مردن» سخن می گوید (غافر،11). در تفسیر آیات فوق، مفسران اسلامی نظرات گوناگونی ارائه کرده اند که نه تنها با آیات دیگر قرآن تایید نمی شود، بلکه غالبا با دیگر نظرات تفسیری ایشان نیز قابل جمع نیست. از آنجا که بر اساس فرمایش خداوند، آیات قرآن موید و مصدق یکدیگرند و امکان وجود تعارض در کلام خداوند حکیم به طور کلی منتفی است، نگارنده دراین نوشتار با استناد به آیات قرآن و روایات، ضمن بررسی تفاسیر گوناگون به تحلیل تعارض نمای مذکور پرداخته، از چگونگی ارتباط آن با «رجعت»، پرده بر می دارد
خلاصه ماشینی:
"در این نوشتار به منظور حل این مسأله پاسخ سؤالات زیر را مییابیم: چگونه آیاتی که به «ان هی الا موتتنا الاولی» اشاره میکند با آنها که «امتنا اثنتین» را بیان میکند قابل جمعند؟ احیاء و اماته در قرآن به چه معناست؟ و ارتباط آیهی«امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین» با رجعت چیست؟ مرگ اولی در سه موضع از قرآن عبارت «مرگ اول» به کار رفته که یکی قول خداوند، دیگری کلام بهشتیان، و آخری نقل ادعای کفار است.
دو تفسیری نیز که با اندکی تفاوت در تعبیر، به مسألهی واحدی اشاره میکنند، مرگ اول را در پایان زندگی میدانند و حیات دوم را زنده شدن در قیامت، ولی حیات اول و مرگ دوم را یکی حیات و مرگ برزخی، و دیگری حیات و مرگ در قبر مینامند (نکـ : طبرسی، 8/804؛ طباطبایی، 17/313)، با توجه به اینکه عالم قبر برای این افراد همان برزخ است (نکـ : مجلسی، 41/249؛ همانجا، 6/214)، هر دو به یک مطلب برمیگردند.
با در نظر گرفتن این نکته که نفخ صور زمان واحدی دارد و برای جمیع خلائق در یک لحظهی خاص رخ میدهد، و احیاء برزخی یا زنده شدن در قبر برای پاسخگویی به سؤالات ملکین (نکـ : شبر، 103) برای هر فرد مخصوص به خود او و همگانی است، و با توجه به این نکته که در حیات و مرگ برزخی، اول احیاء است و بعد اماته، در حالی که در نفخات، به فرض پذیرش معنای اماته و احیاء در نفخات، ابتدا اماته و سپس احیاء داریم، احتمال جمع این دو نیز منتفی است."