چکیده:
این مقاله سودمندی استراتژی تفکیک سهام موفق -ناموفق [1] بر مبنای عوامل بنیادی را بررسی میکند. با استفاده از هفت سیگنال بنیادی ( S-Score ) شامل سه عامل سودآوری، دو عامل تغییرپذیری و دو عامل رشد، به منظور تفکیک سهام موفق- ناموفق، اثربخشی استراتژی مبتنی بر خرید سهام موفق و فروش سهام ناموفق بررسی شده است. در این تحقیق از اطلاعات مالی همه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1379 تا 1387 استفاده شده است. با حذف شرکت- سالهایی که فاقد اطلاعات مالی لازم بوده اند، آزمونهای این پژوهش بر مبنای اطلاعات مربوط به 2134 شرکت- سال انجام شده است. نتایج به دست آمده حاکی از تفاوت معنیدار بازده همزمان و یک سال بعد شرکتهای گروه بالا(دارای بیشترین امتیاز بنیادی) و شرکتهای گروه پایین(دارای کمترین امتیازبن بنیادی) است. به منظور کنترل عوامل در بردارنده سطح ریسک، با تفکیک شرکتها بر اساس اندازه، تفاوت بازده همزمان دو گروه بالا - پایین، برای شرکتهای کوچک و بزرگ معنیدار و تفاوت بازده یک سال بعد شرکتهای کوچک و متوسط معنیدار بوده است. همچنین، اتخاذ این استراتژی، مبین اثربخشی آن برای شرکتهای رشدی تا دو سال بعد و برای شرکتهای ارزشی تا یک سال بعد بوده است.
خلاصه ماشینی:
"براساس مطالعات آباربانل و بوشی(1998)[7]شواهدی به دست آمده است که مبین دو اصل اساسیدر زمینه تجزیه و تحلیل بنیادی است:اول اینکهبسیاری از عوامل بنیادی ارائهشده توسط "TL" دارای رابطه معنیداری با تغییرات عایدات آتی استو دوم اینکه تحلیلگران مالی در زمان پیشبینیعایدات،تحت تأثیر این عوامل قرار میگیرند.
سؤال تحقیق پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که آیااستراتژی تفکیک سهام موفق-ناموفق بر مبنایتجزیه و تحلیل عوامل بنیادی میتواند دربردارندهبازده اضافی باشد؟ فرضیه کلی مورد آزمون تحقیق دربردارندۀ اینمفهوم اساسی است که"شرکتهای دارای عواملبنیادی قوی،دارای بازده آتی بالاتری نسبت بهشرکتهای دارای عوامل بنیادی ضعیف هستند".
6-بازده عوامل بنیادی(سیگنالها) به منظور به دست آوردن شواهد اولیهای مبنی براثربخش بودن منفرد هر یک از عوامل،تفاوت بازدههر کدام از عوامل برای دوره همزمان،یک سال بعد ودو سال بعد محاسبهشده که نتایج آن در جدول 3ارائه شده است.
نتایج مربوط به بازده حاصل از استراتژی -S erocS بر مبنای بازده دو سال بعد،مبین عدم اثربخشی این استراتژی برای دو دوره زمانی بعد در بینگروههای مختلف شرکتهاست که شاید دلیل آنشرایط ناپایدار بورس اوراق بهادار باشد.
نتایج به دست آمده گویایآن است که برای شرکتهای دارای نسبت M/B پایین تفاوت بازده همزمان حاصل از استراتژی -S erocS معادل 96.
نتایج نشاندهنده اثربخشی استراتژی بنیادی مبتنیبر تفکیک موفقها و ناموفقها بوده است؛به طوریکه شرکتهای موفق(با (erocS_S) بالا)اساسا بازده وبازده تعدیلشده(همزمان و یک سال بعد)بالاترینسبت به شرکتهای ناموفق(با (erocS_S) پایین)دارند.
همچنین،پس از اعمال کنترلهایی بر مبنایمتغیرهایی که دربردارنده عوامل ریسک و متغیرهایترکیبی امتیاز نهایی شرکتهای رشدی و امتیازشرکتهای با اندازه بالاست،به اجرای مدلرگرسیونی پرداختهشده که نتایج حاصله مبین رابطهمعنیدار متغیرهای اندازه،نسبت M/B ،متغیر سودخالص بیشتر از جریان نقد و متغیر امتیاز کل( (-S erocS) با بازده تعدیلشده یک سال بعد است."