چکیده:
شرایطی که رعایت آن در مورد شاهد، ضروری است، برخی مربوط به میزان درک و شعور و قدرت تعقل و تشخیص شاهد است؛ مانند شرط بلوغ و عقل و برخی به اعتماد به شاهد و اطمینان از صحت گفتار او می باشد مانند شرط عدالت. احراز عدالت شاهد، مورد اتفاق تمامی فقهاء است. اما در این که عدالت، صرف حسن ظاهر است یا این که عدالت مجرد ترک معاصی است یا این که عدالت عدم انجام معاصی از روی ملکه است یا ملکه ای نفسانی که فرد را به تقوی و مروت وادار می کند، بین فقهاء اختلاف است. در جمع بین نظریات مزبور می توان قائل به «عدالت نفسانی حداقلی» شد که اثبات و تحقق آن مشکل نیست. استمرار و عادت به تقوا و میانه روی و رفتار بهنجار در اجتماع همان کیفیت آرمانی و راسخ در ذهن است که عدالت نفسانی حداقلی نامیده می شود. ملاک اعتبار آن نیز، حال متعارف شاهد است.
خلاصه ماشینی:
کسانيکه معتقدند شاهد بايد عدالت نفساني داشـته باشد، مهم ترين ادله شان به قرار ذيل است : ١- اسلام ، عدم ظهور فسق و حسن ظاهر تا زماني که بـه صـورت ملکـه در نفـس انـسان مستقر نشود، او را به ترک محرمات وادار نمي کند، از اين رو هر يک از عوامل مزبور طريقي بـه سوي عدالت است نه اينکه فيالذات عدالت باشـند (نجفـي ، ١٣٦٢،ج ١٣، ٢٨٥).
وانگهي، ما قطع داريم که در زمان رسول خدا (ص ) و ائمه ي اطهار (ع ) امـر بـه اين منوال نبوده [به اينکه ملاک عدالت حصول ملکه در انسان نسبت به کل معاصي باشد] بلکه با تتبع در روايات فراوان قطع حاصل ميشود که معيار عدالت ، بنا برآنچه کـه فقهـاء در مـورد شاهد و امام جماعت گفته اند، حسن ظاهر، عدم ظهور فسق و عدالت فعلي است » (وحيـد بهبهـاني ، ١٤١٩، ٢٥٢٦).
چنانچه قاضي شناخت شخصي از شهود نداشته باشد، بايستي از هر کسي کـه بـه شـهادت شهود استناد کرده است ، مزکي طلب کند و مزکي نيز بايد کسي باشد که خود قابل اعتماد باشد و علاوه بر اينکه همان شرايط شاهد را داشته باشـد، از بـاطن و وضـعيت اعتقـادي و اخلاقـي شاهد نيز مطلع باشد (شيخ طوسي ، ١٣٥١،ج ٨، ١١٠-١٠٧؛ علامه حلي، ١٤١٥،ج ٨، ٤١٤؛ علامـه حلـي، ١٤١٠،ج ٢، ١٤١؛ شهيد اول ، ١٤١٤،ج ٢، ٨٠-٧٩؛ محقق اردبيلي ، ١٤٠٤،ج ١٢، ٥٨؛ فاضل هندي ، ١٤٠٥،ج ٢، ٣٣٢؛ نراقي، ١٤١٩،ج ١٨، ٢١٣؛ نجفي، ١٣٦٢،ج ٤٠، ١١٦؛ انصاري، ١٤١٥، ١٤١-١٢٣؛ حسيني حائري ، ١٤١٥، ٣٥٣).