چکیده:
هم اکنون بیش از ۱۰۰ کشور استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی را به
طور کامل پذیرفتهاند یا اینکه استفاده از آن زا مجاز شناختهاند. سازمانهای بینالمللی
مانند سازمان ملل متحد» اتحادیهی اروپاء سازمان توسعه و هماهنگی اقتصادی نیز
جهت ارزیابی پروژهها و اعطای وام» بورسهای خارجی جهت پذایرش و عرضهی
سهام شرکتهای خارجی و در نهایت سرمایه گذاران خارجی برای درک بهتر از
صورتهای مالی کشورهای مختلف و امکان مقایسهی آنها بدون صرف هزینه و
زمان زیاد به یک معیار مشترکک و هماهنگک نیاز دارند که استانداردهای بینالمللی
توانسته است این نیاز را تامین کند و عملا تبدیل به زبان مشترکک گزارشگری مالی
شود. علیرغم تمام مزایای پذیرش استانداردهای بینالمللی حسابداری موانعی نیز بر
سر راه هماهنگکسازی وجود داردء از جمله این که حسابداری با اقتصاد و سیاست هر کشور عجین شده است.
در این پژوهش با مطالعه و بررسی موانع موجود در سایر کشورهاء پرسشنامهای
طراحی و از دوگروه حرفهای و دانشگاهی نظرخواهی شد. در مجموع ۲۰۰ پرسشنامه
توزیع گردید که در نهایت ۱۲۰ پرسشنامه جهت تحلیل استفاده گردید. ۱۲ عامل در
این پرسشنامه به عنوان مانع پذیرش درایران مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل دادهها
۰ عامل را به عنوان مانع در پذیرش استانداردهای بینالمللی حسابداری نشان
میدهد که به ترتیب اهمیت عبارتند از عدم آموزش استانداردهای بینالمللی در
دانشگاههاء عدم حضور موثر در مجامع حرفهای حسابداری و بازارهای مالی» عدم
گسترش بازار سرمایه به عنوان یک بورس بینالمللی و موانع سرمایه گذاری خارجی
در سیستم و قوانین مالیاتی کشور» پایین بودن سطح مبادلات بینالمللی به
خصوص از لحاظ تامین منابع مالی از عدم درک کامل ذینفعان ناشی از
تغییرات» فقدان زیرساختهای اقتصاد توسعه یافته مانند بازارهای متشکل در کشور
و تفاوت محیط کسب و کارء ساختار سرمایه و مالکیت در کشورء فقدان آشنایی
حسابداران (تهیه کنندگان اطلاعات) ، استفاده کنند گان و حسابرسان با استانداردهای
بینالمللی حسابداری»نفوة برخی از اش رکتهای. بزرگک و بانککها در کشور.
همچنین دو عامل بالا بودن هزینهی هماهنگی و اجرای تغییر و انتقال از
استانداردهای ملی به استانداردهای بین المللی و ساختار و ویژگیهای فرهنگی در
کشور مورد تایید قرار نگرفتند.
خلاصه ماشینی:
"تحلیل دادهها 10 عامل را به عنوان مانع در پذیرش استانداردهای بینالمللی حسابداری نشان میدهد که به ترتیب اهمیت عبارتند از عدم آموزش استانداردهای بینالمللی در دانشگاهها،عدم حضور موثر در مجامع حرفهای حسابداری و بازارهای مالی،عدم گسترش بازار سرمایه به عنوان یک بورس بینالمللی و موانع سرمایهگذاری خارجی در ایران،سیستم و قوانین مالیاتی کشور،پایین بودن سطح مبادلات بینالمللی به خصوص از لحاظ تامین منابع مالی،نگرانی از عدم درک کامل ذینفعان ناشی از تغییرات،فقدان زیرساختهای اقتصاد توسعهیافته مانند بازارهای متشکل در کشور و تفاوت محیط کسبوکار،ساختار سرمایه و مالکیت در کشور،فقدان آشنایی حسابداران(تهیهکنندگان اطلاعات)،استفادهکنندگان و حسابرسان با استانداردهای بینالمللی حسابداری،نفوذ برخی از شرکتهای بزرگ و بانکها در کشور.
در تحقیق دیگری که در سال 2008 در آفریقا صورت گرفت مشخص گردید که تقریبا تمام کشورهای قارهی آفریقا به جز آفریقای جنوبی از لحاظ توسعه یافتگی مالی در سطح پایینی قرار دارند،بنابراین موانع پیادهسازی استانداردهای بین المللی حسابداری در آنها بسیار زیاد است،از جملهی این موانع عبارتند از:عدم وجود سازمانهای حرفهای حسابداری برای اهداف کاربردی پذیرش،عدم توسعه یافتگی زبان برخی از کشورهای آفریقایی در حدی که بتواند استانداردهای بینالمللی را به درستی انتقال دهد،استفاده از اصطلاحات جدید حسابداری که میتواند باعث عدم درک صحیح و تفسیرهای نامربوط گردد،نیاز به ایجاد پیش زمینه در خصوص گزارشهای مالی و راهبری شرکتی که ممکن است برای کشورهای توسعهیافته کاملا جاافتاده باشد،وجود قوانین متعددی که ممکن است از بسیاری از جنبهها مخالف SRFI باشد،و در نهایت فرهنگ،سیستم قانونی و مالیاتی و کم تجربه بودن در تجارت و فرآیندهای جهانی."