چکیده:
با این که واژه طنز در گذشته زبان فارسی حضور داشته اما دیرزمانی نیست که به اصطلاحی ادبی تبدیل شده و سپس در زبان عام مورد استفاده گسترده قرار گرفته است. با این همه، چگونگی حضور و زمان تقریبی ورود این واژه به حوزه اصطلاحات ادبی نکته ای است که در اکثر تحقیقات مغفول مانده است؛ برای حل این مساله، ما در ابتدا معنای قاموسی طنز را بررسی کرده ایم تا نشان دهیم که این واژه ، نیازمند تعریفی دوباره بر اساس معنای امروزی و اصطلاحی آن است و سپس به بحث اصلی این مقاله، یعنی جستجوی زمان و چگونگی حضور واژه طنز پرداخته ایم. نتیجه این تحقیق روشن می کند که واژه طنز در مواجهه با اصطلاحات ادبی فرنگی طرح و اختیار شده و پیشینه آن به صورت جدی، نهایتا به چهاردهه گذشته باز می گردد.
خلاصه ماشینی:
"شاید قید همه را گزافه بینگارید اما در واقع هیچ پژوهشگری به درستی نکوشیده تا روشن کند،این واژه از چه زمانی و چگونه درمعنی تازه به کار گرفته شده؛نکتهای که حیرتآور مینماید!در میان کتابهایی که حتی نام طنزبرپیشانی خود دارند،تنها در کتاب طنز فاخر سعدی،آقای پزشکزاد در این باره سخن گفتهاند:«طنز که در گذشته به معنی طعنه زدن و مسخره کردن استعمال و ثبت شده-با بار معنیجدید،یعنی مرادف لفظ eritas غربی-کاملا تازه و تازه به دوران رسیده و از ابتکارات وابدعات پنجاه شصت سال اخیر است و پیش از آن به این معنی،سابقه ندارد.
با این همه،موضوع بحث مابردو نکتۀ دیگر قرار میگیرد که ایشان برای اثبات تاریخچۀ کاربرد طنز هیچ شاهدی ذکرنکرده و تنها به گفتن دهۀ بیست بسنده کردهاند-البته یکبار گفتهاند که روزنامههای طنزسیاسی در دهۀ بیست،این واژه را دربارۀ خود به مکار نمیبردهاند اما استادان از این دهه طنز را&%06226BATG062G% در معنای تازه به کار گرفتهاند(؟)-و سپس بیتمهید مقدمهای افزودهاند که خانلری و اقبال اینواژه را در دو مجلۀ ارمغان و سخن رواج دادهاند و بهانهشان یا شاید بهتر باشد بگوییم انگیزهشاناز کاربرد این واژه در معنای تازه،سخن گفتن از عبید زاکانی بوده است؛از آنجایی که آقایپزشکزاد طنزپردازی صاحبنظر و باریکبیناند،ما چنین فرض کردیم که عدم دسترسی بهمنابع،در دیار فرهنگ!ایشان را از ذکر سند و مأخذ و نشانی سرراست بازداشته است؛از این رو،برآن شدیم تا با جستجو در مجلههای سخن و ارمغان،اساس سخنشان را بیابیم."