خلاصه ماشینی:
"مثلا برای اثباتاینکه نام ائمه معصومین علیهم السلام در قرآن کریم بوده وتوسط دشمنان ایشان از کتاب الهی حذف شده،احادیثی رادر تحریف قرآن بیان میکنند که عمیقا مورد انتقاد علمایحدیثشناس شیعی از جمله شیخ طوسی است.
شیخ در اینباب دیدگاههای تفسیریای که بهمکاتب کلامی مختلف در تاریخ فرهنگ اسلامی تعلق داشتهو یا احیانا نظریهای مستقل از تفسیر قرآن در نوشتههایبزرگان فرق و نحل دیگر بوده و ماهیتی شبههآمیز داشته،باقوت تمام مورد نقادی قرار میدهد و اشکالات آن را برمیشمرد.
در تفاسیر پیش از تبیان استفاده از متونعرب پیش از اسلام،بهویژه اشعار دوره جاهلیت و نیز شاعرانمخضرمون(که هم در جاهلیت و هم در اسلام شعر گفتهاند)جایگاهی ندارد؛لیکن شیخ طوسی با احاطهای شگفتانگیزبر اشعار مذکور،بسیاری از مشکلات تفسیری را حل میکندو به مفسران پس از خود اهمیت این میراث ادبی را مینماید؛چنانکه امین الاسلام طبرسی در مجمع البیان،که یکی ازمهمترین تفاسیر جهان اسلام و عالم تشیع است،راه شیخ رادر این وادی میپیماید.
نویسنده تشریح میکند که وی در این تفسیر موجزحتی بحث از تاریخ امم پیشین و قصص مربوط به آنان راموردتوجه قرار میدهد و نظرات خود را درباب صحت وسقم برخی نقلها بیان میکند.
نویسنده در بحثاز تحریفناپذیری قرآن اظهار میدارد که شیخ طوسی درشناخت حدیث و علوم مربوط به آن ازجمله روایت الحدیثو علم الرجال یگانه است و ازاینرو با بررسی احادیث مورداستناد حشویه و برخی از امامیه بیان میکند که همه اینروایات که ناظر به تحریف لفظی کاهشی هستند خبر واحدندکه نه علمآور است و نه موجب عمل و با قرآن و روایاتصحیح و عقل نیز در تعارضند و اولی آن است که از چنیناخبار آحادی اعراض نمائیم."