خلاصه ماشینی:
")مولانا حیدر قصهخوان،مولانا محمد خورشید(*)-کارشناسی ارشد-نمایش عروسکی دانشگاه تهران(هنرهای زیبا) اصفهانی قصهخوان و برادرش مولانا فتحی شاهنامهخوان(که منتسب به درباربودند)،میر(ملا)عبدالباقی(یکی از قصهخوانان دربار میرزا غازی بیگ وقاری)،9مشتاقی حسین قصهخوان10و مولانا پشه11(یکی از قصهپردازان دارالملک شیرازداشته که ریاست گروه قصهخوانان و معرکهگیران را داشته است.
با این وجود در تعریف معرکهگیر و معرکهگیری آمده است:"معرکه گرفتنمردم را گرد خود جمع کردن و آنان را با شعبدهبازی و مسألهگویی یا مارگیزیو مناقب خواندن و شرح معجزات رسول اکرم و اولیای دین سرگرم کردن یابه وسایل دیگر(از قبیل عملیات پهلوانی،قصهگویی و غیره)آنان را مشغولداشتن و سرانجام پولی به عنوان خرجی15از آنان خواستن.
«حکم چهارم در تقدیم مولانا پشه قصهخوان بر معرکهگیران چون در معرکه کاینات،صفت نطق،سبب امتیاز آدمی از دیگر حیواناتشده و حضرت رسالت دثاری-علیه افضل الصوات-که«انا افصح»بر زبان(به تصویر صفحه مراجعه شود)مبارکش جاری بوده،به وسیله معجزه فصاحت بر سر کرسی رسالت درآمده،حدیث شیرین بیانش که در گوش خسروان جهان است،به«لا نبی بعدی»ختم گشته،لاجرم،عزت ارباب سخن و حرفه قصه و داستان کهن،نزد همههمت فرض شده.
میتوان به ایننکته پی برد که این حکم در زمان حکومت شاه تهماسب صفوی که والیفارس در سال 961 ابراهیم بیگ تواچیباشی ملقب به ابراهیم خان ذوالقدربوده صادر شده است،و ابراهیم خان(والی فارس)مولانا پشه را به عنوانریاست بر قصهخوانان و معرکهگیران دارالملک شیراز منتصب کرده است."