خلاصه ماشینی:
"تعریف شما از این مفهوم چیست؟آیا این ترکیب امکان منطقی دارد؟ دکتر علیرضا قائمینیا:علم و دین هرکدام دستگاه مفهومی4جداگانهبرای خود دارند.
اگر دین و علم دو دستگاه به ظاهر مشابه باشند،چرا به جای علم دینی،دین علمی را مراد نمیکنیم؟درواقع چرا علم را مضاف و متصف به دینمیکنیم و نه برعکس؟ دکتر علیرضا قائمینیا:این مسأله باز به ویژگی بنیادی بودن دین درتفکر دیندار برمیگردد.
آیا میتوان در طول تاریخ به برهههایی اشاره کرد که علم دینی در آن رخداده باشد یا باید منتظر ظهور چنین مفهومی در آینده باشیم؟ دکتر علیرضا قائمینیا:به نظر بنده علم دینی هنوز به تعبیر کوهنیخود در مرحلهی پیشاعلمی به سر میبرد و به شکل مطلوب خود ایجادنشده است.
البته برای تولید علم دینی نباید فلسفهی دانشمند با دین در تعارض باشد که این یک پیشفرض مهم است.
به طور کلی آسیبشناسی شما راجع به فضای حاکم بر علم دینی در ایرانچگونه است؟با توجه به اینکه مباحثی چون اقتصاد اسلامی،جامعهشناسیاسلامی و امثالهم در چند سال اخیر پرچمدار این جریان بودهاند؟ دکتر علیرضا قائمینیا:متأسفانه امروزه شاهد دو خلط بزرگ در بحثعلم دینی هستیم.
البته همینجا نکتهای را گوشزدکنم که تأسیس علم دینی از تأسیس علم به مراتب دشوارتر است وکار پیچیدهای است،زیرا خلاقیت در این حوزه باید دو چندان باشد ودانشمند به هر دو حوزه اشراف داشته باشد.
با قبول چنین وضعی،تکلیف حوزه و دانشگاه به عنوان دو رکن اصلیعرصهی علم در ایران چیست؟از کجا باید شروع کرد؟ دکتر علیرضا قائمینیا:اینکه حوزه و دانشگاه در وضع موجودبخواهند علم دینی ایجاد کنند،کمی آرمانی نگاه کردن به مسأله است."