چکیده:
تحقیق حاضر با هدف مقایسة ارائه بازخورد به صورت مسدود تصادفی و اختصاصی به دشوارترین بخش مهارت سرویس بلند بدمینتون بر اکتساب و یادداری کل و بخش دشوار مهارت انجام شد. به این منظور در مرحلة اول 10 بازیکن نخبة بدمینتون انتخاب شدند و 10 کوشش از سرویس بلند را به تنهایی و 10 کوشش را با تکلیف ثانویه کاوش اجرا کردند. با کسر امتیازهای دو مرحله برای هر بازیکن دشوارترین بخش مهارت – توجه طلب ترین بخش – شناسایی شد. در مرحلة دوم 33 آزمودنی به صورت تصادفی ساده در یکی از گروه تمرینی بازخورد به صورت مسدود به تمام بخش های مهارت، بازخورد به صورت تصادفی به همة بخش های مهارت و بازخورد به دشوارترین بخش، قرار گرفتند. مرحلة اکتساب شامل سه بلوک 50 کوششی بود و در پایان هر 50 کوشش یک بلوک 10 کوششی به عنوان آزمون اکتساب انجام شد. 10 دقیقه پس از پایان مراحل اکتساب آزمون یادداری فوری کیفی، 24 ساعت بعد آزمون یادداری تأخیری کیفی و آزمون کمی اسکات و فاکس به عمل آمد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مرکب (بلوک 3) ? (3 گروه) و تحلیل واریانس یکسویه نشان داد تنها در مرحلة یادداری تأخیری کل مهارت تفاوت معناداری بین گروه ها وجو دارد (05/0 ? ?) . نتایج این تحقیق نشان داد در یادگیری کل مهارت استفاده از بازخورد تصادفی به عملکرد یادداری بهتری می انجامد، اما در یادگیری بخش دشوار مهارت تفاوتی بین گروه ها وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
"ازاینرو هدف از تحقیق حاضر مقایسۀ تأثیر برنامهریزی بازخورد به صورت مسدود،تصادفی و بازخورد اختصاصی به دشوارترین بخش مهارت سرویس بلند بدمینتون،به عنوان تکلیفی چند بخشیبا سازمان بالا که نمیتوان بخشهای آن را از هم تکلیف و جداگانه تمرین کرد،بر یادگیری کل مهارت ویادگیری دشوارترین بخش است که نیازمند توجه بیشتری بوده و پیشرفت در آن احتمالا به پیشرفت چشمگیردر اجرای کل مهارت منجر میشود.
بنابرنتایج این تحقیقات عدم قطعیت در مورد زمان دریافت بازخورد یا مرحلهای که بازخورد به آن تعلقمیگیرد،که در شیوۀ تصادفی شاهد این عدم قطعیت هستیم،فرایند پردازش اطلاعات درونی را فعالی میکند در نتیجه به یادداری بهتر میانجامد(11)،به این معنی که وقتی فرد طی هر بار کوشش تمرینی دربارۀبخش ثابتی بازخورد دریافت میکند،مطمئن خواهد بود پس از هر کوشش اطلاعاتی در مورد خطای آنبخش به او داده خواهد شد و نیاز به برآورد خطا به صورت درونی ندارد و همچنین تنها به همان قسمت ازاجرا توجه میکند،اما زمانی که بازخورد در مورد قسمتهای مختلف مهارت ارائه میشود،فرد نه تنها درمورد دریافت بازخورد دربارۀ یک قطعه از حرکت اطمینان ندارد و سعی میکند با استفاده از اطلاعات درونیمقدار خطا را برآورده کند،به پردازش اطلاعات دربارۀ همۀ بخشهای مهارت ترغیب میشود،که احتمالااین عامل سبب برتری یادداری گروه بازخورد تصادفی شده است(2).
در تحقیقات گذشته که پروتیا(1987)پایۀ آن را نهاد،وجود یا نبوداطلاعات حسیآوران به ویژه بینایی(12،23)بررسی شده که اغلب بازخورد درونی مهارت تلقی میشدند،اما در پژوهش حاضر بازخورد افزوده به صورت کلامی ارائه شده است،شاید تفاوت در نوع این منابعاطلاعاتی علت یافتههای متفاوت باشد و اصل اختصاصی بودن تمرین تنها در مورد منابع اطلاعاتآوران کهبازخورد درونی حرکت را تشکیل میدهند،صدق کند."