خلاصه ماشینی:
"به عنوان مثال آیا عواملی که در خلاقیت شعر در یک ادبیات ملی دخیلاند در پیدایش رمان همان ادبیات نیز به کار گرفته میشوند؟به عبارت دیگر، آیا مکانیسم تخیل در نزد یک نویسنده نمایشنامه با مکانیسم تخیل یک شاعر یا یک رماننویس یکی است و به یکگونه عمل میکند؟حال این سؤال را میتوانیم در محدوده ادبیات تطبیقی به شیوه دیگر مطرح کنیم و بگوییم که آیا از لابلای مطالعات تطبیقی میتوانیم به این اطمینان برسیم که مکانیسم تخیل در رمانها، شعرها:نمایشنامهها و غیره در دنیا به یک شیوه عمل میکند و عوامل خلاق در آنها به یک نحو به بار مینشیند؟به نظر میرسد جواب چنین پرسشهایی نمیتواند مثبت باشد، زیرا اولا در محدوده ادبیات ملی بین عوامل تشکیلدهنده انواع ادبی تفاوتهای عمدهای هست و ثانیا در روابط بین ادبیاتهای جهان نهتنها عوامل خلاق هر نوعی متفاوت از نوع دیگر است بلکه این تمایز حتی در یک نوع ادبی نیز قابل پیشبینی است.
است که مخاطبان چگونه آثار ادبی، هنری، فرهنگی را دریافت میکنند؟چه تفاوتهایی یا احتمالا چه تشابههایی در دریافت یک اثر وجود دارد؟مسلما چنانچه دامنه پرسش را گستردهتر کنیم معنا و مفهوم ادبیات تطبیقی در این حیطه از کار بسیار شفافتر خواهد شد:آیا یک اثر ادبی-هنری که از کشورهای بیگانه به ما میرسد، به همان شیوهای دریافت میشود که در کشور مبدأ آن را پذیرفتهاند؟تشابهها و به احتمال زیاد تغایرها در کجاست و تا چه حد است و چرا؟جواب همه این پرسشها موضوع نظریه دریافت است و زمینه خوبی برای شکوفایی ادبیات تطبیقی."