خلاصه ماشینی:
"ارزیابی پارادایمی برنامههای توسعه اقتصادی-اجتماعی جمهوری اسلامی ایران {%{Jدکتر محمد تقی ایمان-استاد بخش جامعهشناسی دانشگاه شیراز محمود رضا نوشادی-کارشناس ارشد جامعهشناسیJ} چکیده {IBبرنامه توسعه بعنوان بستر اجتماعی،اقتصادی و سیاسی مبتنی بر چارچوب نظری خاص و اصول روششناختی معینی است.
در کل تفکیک پارادایمی این قسمت به شرح ذیل است: پارادایم اثباتی 29 درصد پارادایم تفسیری 14 درصد پارادایم انتقادی 57 درصد 5-فصل امور سیاسی،دفاعی و امنیتی پارادایماثباتی 30 درصد پارادایم تفسیری 33 درصد پارادایم انتقادی 37 درصد بحث و نتیجهگیری برنامه توسعه اقتصادی-اجتماعی،بعنوان مجموعه دستور العملهای منظم و سازمانیافته که مبتنی بر یک دیدگاه نظری روشن و اصول روششناختی معینی است،با ارائه خطمشیهای میانمدت و درازمدت به ترسیم هویت و کارایی نظام اجتماعی میپردازد.
چنانچه از زاویه عوامل مداخلهگر به بکارگیری ادبیات پارادایمی مختلف در برنامه توجه نماییم،مجددا جای این ابهام باقی است که جهانبینی و تفکر نظری حاکم بر کشور جمهوری اسلامی ایران نتوانسته است به صورت سازمانیافته در مورد اتفاقنظر حاکمیت نظام اجتماعی عرضه شود تا شرایط تعیینکننده تمایلات و یا ادبیات نوشتاری حاکم بر برنامهها نباشد.
آنچه مهم است پاسخ به این سؤال است که دیدگاه نظری حاکم بر جمهوری اسلامی برای تنظیمات اجتماعی از جمله تدوین برنامههای توسعه اقتصادی-اجتماعی میانمدت و بلندمدت خود چیست؟اگرچه شرایط در تنظیم برنامه مهم است ولی آنچه که مهمتر است دیدگاه پارادایمی و متأثر از آن دیدگاه نظری حاکم بر جامعه است که این شرایط را تحلیل و تفسیر نموده و جهت دستیابی به اهداف و آرمانهای خود باید از آنها گذر نماید."