خلاصه ماشینی:
"برای حسابرسان،تحلیلگران،ناظران وذینفعان دیگر شرکت مهم است که به صورت کلیبرزبان مدیران اجرایی ارشد برای یافتن نشانههای&%24033BSHG240G% مشابه با خودشیفتگی توجه کنند،از جمله نشانههاییکه در زبان و اندازههای حسابداری مالی یافت میشود.
چهکسی در واقع حسابرس را استخدام میکند،و آیاگواهینامههای بخش 302 قانون ساربینز اکسلی2002 که باید توسط مدیران اجرایی ارشد و مدیرانمالی ارشد صادر شود بردرستی گزارشهای مالیتاثیر میگذارد؟نویسندگان دریافتند که حسابرسانمعتقدند حتی در دورهی بعد از ساربینز اکسلیکه کمیتهی حسابرسی براساس قانون موسسهیحسابرسی را استخدام میکند،ولی هنوز هم مدیراجرایی ارشد و مدیر مالی ارشد تا حدی زیادی فرایندانتخاب حسابرس را هدایت میکنند.
*تقلب حسابداری تا حد زیادی توسط مدیراناجرایی ارشد و مدیران مالی ارشد انجام میشودکه ممکن است آنان کارکنان زیردست را نیزمجبور به مشارکت در این کار کنند.
*در بسیاری از شرکتها به نظ میرسد هنوز مدیراناجرایی ارشد و مدیران مالی ارشد در فرایند انتخابحسابرس دخالت میکنند اما گواهینامههای بخش302 که باید توسط مدیران اجرایی ارشد و مدیرانمالی صادر شود در بهبود درستی گزارشگری مالیپس از ساربینز اکسلی اثر داشته است.
مضامینی برای حسابداران رسمی این پژوهشها برای کسانی که بیشتر به جلوگیرییا کشف تقلب حسابداری توجه میکنند به ویژهکمیتهی حسابرسی یا هیات مدیره و حسابرسمستقل که به ترتیب برمدیر اجرایی ارشد یا مدیرمالی ارشد نظارت میکند و صورتهای مالی رابررسی میکنند،مضامینی را دربردارند.
نهایتا در سال 2010،مرکز بررسی کیفیتحسابرسی (QAC) گزارش پیشگیری و کشفتقلب در گزارشگری مالی با هدف کشف تقلبها درحسابداری را منتشر ساخت،این گزارش اظهار میدارد: با اینکه هیچ گلولهی نقرهای برای جنگ با تقلبوجود ندارد،مشارکتکنندگان در بحث QAC پیوسته سه موضوع را شناسایی کردهاند: *یک مدیریت قوی و بااخلاق به تقویت فرهنگسازمانی کمک میکند(برنامه مدیریت اثربخشریسک تقلب اصلیترین مولفهی مدیریت از بالا است."