چکیده:
مقاله حاضر، حضور تشیع امامیه را در جامعه اسلامی ـ به خصوص ایران ـ
سده چهارم هجری به بحث میگیرد. این جستار بهویژه به پیوند مذهب امامیه با
آلبویه و علت دگرسانی آلبویه از مذهب زیدی به مذهب امامی و ارتباط آن با
قدرتهای شیعه آن روزگار (فاطمیان، قرمطیان، زیدیان یمن) عطف توجه دارد.
بسط و توسعه جغرافیایی مذهب تشیع امامی نیز از مسائلی است که محل بحث
قرار گرفته است. شیوههای بالندگی و رشد و گسترش فرهنگی شیعه امامی و
نیروهای همبسته بدان از ملزومات این جستار است که در ضمن آن آداب و سنن
شیعی، اندیشهوران فقهی و فرهنگی، موانع بازدارنده و یا پیشبرنده نیز بحث و
فحص شده است. در این بررسی سعی شده از منابع اصلی تسنن و تشیع ـ
علیالسویه ـ از برای حصول نتایج منطقی بهرهگیری شود. نکته دیگر اینکه در این
مقاله سیر تاریخی تشیع امامی مطمح نظر بوده نه سیر کلامی آن که خود مقوله
مفصل دیگری است و نگارنده تلاش کرد این دو مقوله را که از ویژگیهای بیشتر
تحقیقات شیعی معاصر است از هم جدا کند تا به نتایج تاریخی صریح و بارزی
دست یابد.
خلاصه ماشینی:
"از سال 330ه که بنیان قدرت آل بویه در سرزمینهای اسلامی گذاشته شد، شیعیان امامیه به آن مایه از نفوذ اجتماعی و سیاسی رسیده بودند که بتوانند تکان مذهبی و معنوی در جامعه ایجاد کنند و سران آل بویه را به سوی خود جلب نمایند.
(60) در موصل هم محلهای وجود داشت که خاص شیعیان امامیه بود و گاه بین شیعیان این محله و سنیان محلات دیگر بر سر مسائل مذهبی اختلاف بالا میگرفته است.
(76) سنیان را یارای مقابله با آنها نبود چون همه این کارها زیر چتر حمایت معزالدوله انجام میگرفت و تعداد شیعیان نیز فزونتر از آنان بود.
(78) نکته قابل توجه اینکه بویهیان ظاهرا در رسمیت بخشیدن به مراسم روز عاشورا، پیشقدم تر از فاطمیان بودند، چون یازده سال بعد از این واقعه بود که شیعیان مصری درسوک شهادت امام حسین علیهالسلام به عزا نشستند(363ه).
(84) اقدامات عضدالدوله برای پیشگیری از مناقشات مذهبی، البته موقت بود چون پس از مرگ او ، بار دیگر آتش اختلافات شعلهور شد، به خصوص پس از استیلای محمود غزنوی بر خراسان و اظهار اطاعت وی از خلیفه (389ه) سنیان جانی گرفتند و دو رسم جدید را به سیاق مراسم روز عاشورا وعید غدیر باب کردند.
معزالدوله در سال 348ه ابوعلی را نقیب علویان کرد تا سال 352ه این منصب به عهده او بود تا اینکه وی در زمان حکومت بختیار مورد تهاجم قرار گرفت و در خفا بغداد را ترک گفت."