چکیده:
نحوه برخورد امرا و خلفای مسلمان، با اهل ذمه که در قلمرو حکومت
اسلامی زندگی میکردند از موضوعات مهم و قابل بحث در فرهنگ و تمدن
اسلامی است. عدالت خواهی و انسان دوستی اسلام، به اهل کتاب این
امکان را میداد تا بتوانند با انعقاد قراردادی، ضمن برخورداری از حقوق و
مزایا، وظایف و تکالیفی نیز بر عهده بگیرند و خود را در مقابل حکومت
اسلامی مسئول بدانند. هدف از نگارش این مقاله معرفی یکی از متون کهن،
در باب اهل ذمه و بررسی حقوق و تکالیف آنهاست که در پی میآید.
خلاصه ماشینی:
"(15) با این حال، دلایل آن عده که عهدنامه را ساخته دست طرطوشی و یا ابنحزم دانسته و کتب آنها را منبع مورخان بعدی چون ابشیهی، قلقشندی و ابنعساکر قلمداد کردهاند، ظاهرا چندان محققانه به نظر نمیرسد؛ زیرا اگر چه این سخن در مورد ابشیهی میتواند صادق باشد(16)، اما در مورد ابن عساکر و قلقشندی وضع به گونهای دیگر است و نیاز به بررسی بیشتری دارد.
(37) دو راوی دیگر که ابنعساکر روایت را از آنها اخذ و نقل کرده است، به سبب فقدان نام کامل راوی مجهول مانده است؛ البته باید توجه نمود که بررسی سلسله اسناد روایات موجود درباره این عهدنامه، که حداقل بالغ بر شش روایت میشود، در جایی دیگر خود به تنهایی شایسته تحقیق و پژوهش است، تا بدین وسیله بتوان محققانهتر در مورد ارزش و اعتبار آن سخن گفت.
احمد بن عبدالله العجلی، معرفة الثقات، به تحقیق عبدالحلیم بستوی، (مدینه، بینا، 1405 ه) ج 2، ص 84؛ محمدابن حبان، الثقات، به تحقیق السید شرف الدین احمد، (بیروت، دارالفکر، 1395 ه) ج 1، ص 112؛ ابو عبدالله محمدبناحمد ذهبی الکاشف، به تحقیق محمد عوامه، (جده، دارالقبله للثقافة الاسلامیه، مؤسسه العلو، 1413 ه) ج 1، ص 640؛ یوسفبن عبدالله ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، به تحقیق علی محمد البجاوی، (بیروت، دارالحیل، 1412 ه) ج 2، ص 850؛ عبدالرحمنابی حاتم رازی تمیمی، الجرح و التعدیل، (بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1371 ه) ج 5، ص 274."