چکیده:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفههای مفهومی احساس تنهایی در دانشجویان ایرانی بر پایة پژوهش کیفی و تحلیل محتوا شکل گرفت. اطلاعات محتوایی احساس تنهایی در سه گام جمعآوری شدند: نخست، پیشینة پژوهشی احساس تنهایی و ابزارهای اندازهگیری آن بهطور جامع مرور شد. سپس با 10 مشاور (چهار زن و شش مرد) و 10 دانشجو (شش زن و چهار مرد) مصاحبه و نظرات آنها دربارة احساس تنهایی ضبط شد. سرانجام 135 دانشجو (94 زن و 41 مرد) یک پرسشنامة بازـپاسخ احساس تنهایی را تکمیل کردند. تحلیل محتوای پیشینة پژوهشی بیانگر هفت مؤلفة احساس تنهایی، یعنی مؤلفه¬های هیجانی، اجتماعی، خانوادگی، احساساتی، دوستان، گروههای بزرگتر (پیوندجویی گروهی) و هستیگرایی بودند. از تحلیل محتوای مصاحبه با مشاوران، پنج مؤلفة هیجانی/ فردی، ارتباطی/ اجتماعی، ارتباطی/ خانوادگی، هستیگرا و مذهبی/ معنوی، از مصاحبه با دانشجویان، چهار مؤلفة هیجانی/ فردی، ارتباطی، احساساتی و مذهبی/ معنوی و از پرسشنامة باز-پاسخ سه مؤلفة هیجانی/ فردی، ارتباطی ( ارتباط با دیگران، خانواده، دوستان، گروههای بزرگتر) و مذهبی/ معنوی شناسایی شدند. یافتة منحصربهفرد این مطالعه، تنهایی مذهبی/ معنوی بود که در اندازهگیری احساس تنهایی در نمونههای ایرانی باید در¬نظر¬ گرفته شود. بر اساس این یافتهها میتوان یک ابزار اندازهگیری احساس تنهایی مبتنی بر فرهنگ ایرانی را تهیه و گسترش داد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به آنچه بیان شد و به دلیل گوناگونی و اختلافهایی که در مفهومسازی احساس تنهایی،بهویژه به دلیل تنوع فرهنگها وجود دارد،در این پژوهش تلاش شده است تا مبانی مفهومی و زیربنایی احساس تنهایی در فرهنگ ایرانی،برپایۀ گروه دانشجویان شناسایی و تبیین شود تا از این طریق،علاوه بر کشف عوامل تشکیل دهندۀ احساس تنهایی،امکان مقایسۀ آن با یافتههای سایر فرهنگها نیز فراهم شود و یک چهارچوب نیرومند نظری و تجربی برای گسترش یک مقیاس اندازهگیری برای احساس تنهایی به دست آید.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) عامل احساساتی که احساس تنهایی مربوط به آن بیشتر به عدم وجود رابطۀ عاشقانه و ارضا کنندۀ نیازهای حمایتی و عاطفی،نداشتن یک همراه(همسر)دوستداشتنی و شریک غم و شادی،تعریف و گاهی اوقات نیز در روابط جنسی منعکس میشود،در برخی مقیاسها(اشمیت و سرمت،1983؛دیتوماسو، 1997؛دیتوماسو و دیگران،2004)جداگانه مطرح شده است.
تحلیل مؤلفههای این عامل-مانند احساس بیهمتایی و منحصر به فردی،اجتابناپذیر بودن احساس تنهایی، تجربههای هیجانی متمایز از افراد دیگر و احساس جلوتر بودن از زمان خویش-نشان داد تا اندازهای متفاوت از تعریف و مفهومسازی احساس تنهایی در پیشینۀ نظری و تجربی است و بیشتر سطح رشد یافتگی فرد را منعکس میسازد.
مرور پیشینۀ نظری و تجربی نشان داد عوامل تشکیل دهندۀ احساس تنهایی را میتوان در هفت طبقۀ هیجانی،اجتماعی، خانوادگی،احساساتی،دوستان،گروههای بزرگتر(پیوندجویی گروهی)و هستیگرا دستهبندی کرد،در حالی که مؤلفههای حصال از مصاحبه با متخصصان در پنج عامل هیجانی/فردی، ارتباطی/اجتماعی،ارتباطی/خانوادگی،هستیگرا و مذهبی/ معنوی،مصاحبه با دانشجویان در چهار طبقۀ هیجانی/فردی، ارتباطی،احساساتی و مذهبی/معنوی و پرسشنامۀ باز-پاسخ دانشجویان در شش عامل هیجانی/فردی،اجتماعی/ارتباطی با دیگران،اجتماعی/ارتباطی با خانواده،اجتماعی/ارتباطی با دوستان،اجتماعی/ارتباطی با گروههای بزرگتر(پیوندجویی گروهی)و مذهبی/معنوی قرار گرفتند."