چکیده:
این مقاله، به بیان اندیشه های ناب عرفانی «محیی الدین ابن عربی» عارف نامی قرن ششم و هفتم، در مورد ماهیت آخرت و بهشت و دوزخ میپردازد. از نگاه ابن عربی، رابطه دنیا و آخرت، رابطه ظاهر به باطن است؛ فلسفه وجودی آخرت، ظهور حقیقت و باطن جهان هستی و هماهنگی و تشبه به خداست و قیامت روز ظهور حق به وحدت حقیقی و روز تجلی ذات و صفات و اسماء ربوبی است. از نگاه وی، بهشت و دوزخ هم با ماهیت جسمانی و هم با ماهیت روحانی وجود دارند؛ البته جسم بهشتیان، جسم لطیف ملکوتی است که وی از آن به جسم طبیعی تعبیر میکند، در حالی که جسم دوزخیان، جسمی عنصری و این دنیایی است. از نگاه وی ماهیت حقیقی بهشت، قرب و نزدیکی به خدا و ماهیت حقیقی دوزخ، بعد و دوری از خدا و محجوب بودن از رویت اوست. ابن عربی، خلود کفار در دوزخ را بواسطه عارضی دانستن ضلالت و گمراهی و نیز فراگیری رحمت الهی، تبدیل شدن آن به عذب و شیرینی تفسیر میکند.
خلاصه ماشینی:
"بعبارت دیگر،وی قائل است که جسم دوزخی،مابین جسم عنصریدنیوی و جسم طبیعی بهشتی است و مینویسد: اعادۀ دوزخیان نیز در اجساد طبیعی است اما برمزاجی که نزدیک به مزاجدنیوی است زیرا در دوزخ،جسم آنها در معرض نابودی واقع میشود و این امربه علل مختلفی از قبیل سوخته شدن پوستهایشان است که موجب نابودیآنها و ایجاد پوستهایی دیگر برایشان میشود،در حالی که عینیت و حقیقت&%00724FRTG007G% انسان عذاب شونده در آنجا باقی و برقرار است.
»54 همچنین ابن عربی در فصوص الحکم(فص یونسی و ایوبی)تأکید دارد که بازگشتاهل دوزخ به نعیم و بهشتی است که در آتش است و مناسب با حال دوزخیان است که این امر بواسطۀ رها شدن از عذاب و یا لذت بردن از آن و یا بواسطۀ عادت کردن بهآنجاست،بنابرین،عنایت و لطف الهی در عین آتش،تجلی میکند،همچنانکه آتش رابرابراهیم خنک و سلامت کرد از اینرو نعیم آنان هنگامی است که خدای منتقم،تمامی حقوق خود و خلق را از آنها میستاند.
اما ملا صدرا از آنجا که در این زمینه متأثر از ابن عربی است،نظریۀ خلود را اعتدالبخشیده و بین سخن عرفا و آیات قرآن جمع میکند و معتقد است:«آیاتی که در حقگناهکاران وارد شده و حاکی از عذاب و خلود آنان در دوزخ است،حق و درست است وکلمات اهل کشف و شهود(که حاکی از عدم عذاب است)منافاتی با آن آیات ندارد،زیراعذاب بودن چیزی از جهتی،منافاتی با رحمت بودن آن از جهت دیگر ندارد»."