خلاصه ماشینی:
"آری بخدا سوگند سخنانش نافذ و صراحت لهجهاش بیمانند است آنگاه بعبد بن اوس رو کرده گفت حال که قتل شوهر،زندان؛تهدید و بالاخره فشارهای گوناگون نتوانست این بانو را از پا در آورد خوب است از راه تطمیع وارد شویم اکنون کیسهء طلا برای او ببر و قرضهایش را نیز ادا کن شاید بتوانیم بدین ترتیب جلو زبانش را بگیریم،عبید پولها را با خود برداشته بسراغ آمنه رفت،پس از برخورد با او گفت جایزهایست که از طرف خلیفه بشما تقدیم میکنم؛آمنه از شنیدن اینحرف ناراحت شده گفت بروید،بگذارید ساکت باشم،شما نامردها،شما ستمگران،شوهرم را کشتید و اکنون برایم جایزه آوردهاید،نه!مرا با مال دنیا کاری نیست!(بلاغات النساء ابن ابی طیفور) بقیه از صفحه 29و حرارتی ایراد میگردد و بالاخره مسئله تشکیل یک حکومت جهانی فکر موج داری است که بسیاری از مغزهای متفکر را بخود متوجه و مشغول داشته است مسئله مهم اینست که وقتی این طرحها مورد مطالعه قرار میگیرد برای هر فردی که با اینگونه مسائل سروکار داشته کم و بیش از اوضاع بین المللی و حوادث روزمره جهانی آگاه است چند سؤال اساسی خود بخود مطرح میگردد این سؤالات از یک بحث سرچشمه میگیرد و آن اینست که آیا راستی با طرز تفکر بسیاری از ملتهای امروز با نابسامانیها و اوضاع و احوال و شرایط خاص سیاسی و اقتصادی و اجتماعی جهان حاضر تشکیل شدن یک حکومت جهانی امکانپذیر است یا متأسفانه رؤیائی است مانند آنچه افلاطون بصورت مدینه فاضله خود را بآن مشغول داشته بود؟رؤیائیکه بسیار شیرین و طلائی است اما چنین مینماید که تحقق خارجی آن هرگز دست نخواهد داد!"