چکیده:
داشتن امید به آینده یکی از موضوعات اساسی برای ایجاد آرامش و بهبود زندگی نابسامان آدمی است. در روانشناسی مثبتنگر، اعتقاد بر آن است که سازههایی همچون امید، میتواند از افراد در برابر رویدادهای استرسزای زندگی حمایت کند. از سوی دیگر، با توجه به تأثیر جهانبینی هر فرد در جهتگیری و چگونگی زندگی آدمی، نمیتوان از نقش دین در پیدایش امید چشم پوشید. مقاله حاضر به روش تطبیقی سعی دارد پس از بیان و تحلیل موضوع امید و راههای ایجاد و افزایش آن از دیدگاه روانشناسی مثبتنگر، آن را بر قرآن عرضه نماید تا ضمن استخراج نظر قرآن در اینباره و بیان نقاط اشتراک و افتراق این دو حوزه، راهکارهای مناسبی را برای ایجاد و افزایش امید در افراد بشر با استفاده از آموزههای قرآنی ارائه نماید. از نتایج بارز این پژوهش، آن است که بسیاری از این راهکارها، در قرآن نیز موجود است و میان یافتههای بشری و آموزههای وحیانی در این موضوع، اشتراکات بسیاری وجود دارد.پیشرفتها و دستاوردهای ایرانیان در علوم قرآنی قرائت، تفسیر و حدیث بخش مهمی از عصر شکوفایی فرهنگی اسلامی را دربر گرفته است. بررسی تاریخی با تکیه بر کانون جغرافیایی علمی نشان میدهد که در عصر شکوفایی فرهنگی اسلامی، حداقل دو کانون اصلی خراسان و ری و دو کانون فرعی اصفهان و فارس مهمترین مراکز علوم قرآنی ایران در قرون ابتدایی اسلامی بودهاند. در این میان خراسان که خود به چهار قسمت جغرافیایی شمالی، شرقی، غربی و مرکزی بخشپذیر است، در زمینه تربیت دانشمندان علوم قرآنی بر شهر ری پیشی دارد. این تحقیق با بررسی دانشمندان بزرگ ایرانی در علم حدیث، قرائت و تفسیر، ضمن نشان دادن جایگاه ایرانیان در عصر شکوفایی فرهنگی اسلامی، به معرفی کیفیت و کمیت کانونهای جغرافیایی علمی ایران در قرون ابتدایی اسلامی میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"410 همانگونه که در قبل نیز اشاره کردیم، تاکنون روانشناسان بسیاری درباره امید اظهارنظر نمودهاند، اما از آنجایی که تنها نظریه اسنایدر در این زمینه جامعیت دارد و او نیز در نظریه خویش نسبت به معنویت و رویکرد دینی ساکت است، به همین دلیل پژوهش حاضر سعی دارد (در حد گنجایش خویش) تنها در پرتوی بررسی نظریه او و در راستای اندیشه یک عالم بزرگ شیعه، به روش تطبیقی، به بررسی راهکارهای تازه برای ایجاد و افزایش امید آدمی در حوزه روانشناسی و دین بپردازد تا روشن شود که آیا میتوان برخی از نیازهای بشر حاضر را از طریق علم روانشناسی کاوش نمود و سپس به تطبیق آن در مفاهیم قرآنی پرداخت؟ مشترکات و مفترقات حاصل از این تطبیق تا چه حد راهگشا و مفید است؟ به همین دلیل، پس از معرفی اجمالی نظریه اسنایدر، به واکاوی آموزههای الهی پیرامون این موضوع پرداخته و پس از تطبیق رهیافتهای بشری بر دادههای وحیانی، نقاط اشتراک و افتراق این دو حوزه، در موضوع فوق را بیان نموده است.
در بعد اعتقادی، به تقویت پایههای معرفتی و اعتقادی افراد پرداخته شده که مهمترین اصول اعتقادی اسلام، ایمان و عقیده به توحید، نبوت و معاد میباشند؛ زیرا این سه اصل، پایه و اساس دریافت اسلام را تشکیل میدهند و سایر آموزههای اسلام، معنابخشی خود را از این سه اصل دریافت مینمایند و نیاز به این آموزهها، برای ایجاد امید و روحیه امیدپروری در آدمی، از آنروست که چون انسان سالم و کامل، دارای شخصیتی میباشد که به طور طبیعی در زندگی فردی و اجتماعی خود را نشان میدهد، به همین دلیل، اگر از نظر شخصیتی نسبت به آینده امیدوار نباشد، به طور طبیعی، رفتاری بیرون از عرف طبیعت انسانی از خود بروز میدهد که در جهت دادن جامعه به سمت ناامیدی و افسردگی بیتأثیر نخواهد بود."