چکیده:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و سازگاری دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 82-81 می باشد. از این جامعه آماری، تعداد 400 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. طرح این پژوهش از نوع توصیفی پس رویدادی می باشد. جهت سنجش جهت گیری مذهبی از "پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت" و برای سنجش سازگاری از "سیاهه سازگاری بل" استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون فرضیه ها از آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسن استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین جهت گیری مذهبی و سازگاری رابطه معنادار است. با اینکه در سازگاری هیجانی و تندرستی بین دختران و پسران تفاوت وجود دارد ولی در سازگاری اجتماعی تفاوت بر اساس جنس معنی دار نیست. همچنین در مورد مقایسه سازگاری در افراد با جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی نتایج بیانگر آنست که افراد با جهت گیری درونی از نظر سازگاری کلی، اجتماعی، هیجانی و تندرستی نسبت به افراد با جهت گیری مذهبی بیرونی وضعیت مناسب تری دارند.
خلاصه ماشینی:
"به این منظور،450 دانشجوی سالچهارم رشتههای فنی و مهندسی دانشگاههای شهر تهران(225 دختر و 225 پسر)که بهروش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شده بودند،سیاهه نقش جنسی بم(1981)وپرسشنامه عینی ترس از موفقیت زاکرمن و آلیسن(1976)را کامل کردند.
نتایج تحقیقنشان داد که رابطه معنیداری بین ریختبندی نقشهای جنسیتی و جنس وجود داشت،به اینمعنی که بیشتر زنان در نقش زنانه و بیشتر مردان در نقش مردانه قرار داشتند.
به دلیل تناقض در نتایج تحقیقات،و عدموجود تحقیق در ایران که به پرسشهای موجود در این زمینه پاسخگو باشد،تحقیق حاضر،برآنست که به بررسی«سازۀ ترس از موفقیت در ارتباط با دومتغیر جنس و نقشهای جنسیتی در میان دانشجویان رشتههای فنی-مهندسی»(که مطابق با دیدگاههورنر،رشته و حیطهای مردانه به حساب میآید)به پردازد تا ضمن بررسی این سازهها،بهروشنتر شدن زوایای این متغیرها کمک نماید.
پس از اجرای مقیاس در کل آزمودنیها(450- n) به منظور بررسی«اعتبار»آزمون،مجددا تجزیه و تحلیل آماری انجام گرفت و ضریب آلفای کرانباخ 0/63 برایزنان و 0/66 برای مردان و نیز ضریب آلفای کرانباخ کلی(بدون تفکیک جنس)،0/65 بهدست آمد که با ضرایب اعتبار بهدست آمده در تحقیقات دیگر(رجوع شود به:زاکرمن و آلیسن،1976؛پایدمونت،1995؛توسلی،1379)برابری میکند.
اما درصد بیشتر زنان نسبت به مردان درنقشهای دو جنسیتی،میتواند به این دلیل باشد که تغییرات اجتماعی-فرهنگی در دهههایاخیر،زمینه را برای افزایش ورود زنان در نقشهائی که قبلا آن را حیطههای مردانه تلقی میکردند،فراهم آورده است واین امر میتواند زمینه را برای اعمال تساویگرایانه غیرسنتیآماده نماید.
در تأیید این ادعا میتوان به تحقیقات انجام شده در ایران(کاجی،1369؛عبد اللهی،1370؛توسلی،1379)اشاره کرد که نشان میدهد تفاوت جنسی معنیداری در ترساز موفقیت وجود ندارد و در بسیاری از زنان انگیزۀ پیشرفت بسیار قوی دیده میشود."