چکیده:
دیدگاه ملاصدرا درباره ادراک غیر، حاصل مطالعه عمیق و نقد جدی آرایابن سینااست و فهم دقیق آن توجه بیش تر به این نقدهارا می طلبد.ابن سینا ادراک غیر را حصولی و انطباعی می داند. صدرا این نظریه را مورد انتقاد قرار داده رد می کند؛ زیرا آن را مبتنی بر اصولیچون ثبات جوهر جسمانی، انکارمثل افلاطونی و نفی اتحاد عاقل و معقول می داند که از نظر وی به هیچ وجه قابل قبول نیست. صدرا برخلاف ابن سینا تفسیر خود را از ادراک غیر، بر اعتقاد به حرکت جوهری جسم و نفس،مثل افلاطونی و اتحاد مدرک با مدرکاستوار می سازد و از این روادراک غیر را منحصر در ادراک حضوری یعنی حضور صورت شیء نزد مدرک می داند.صحت و سقم یا برتری هریک از این دو دیدگاه درباره ادراک غیربه صحت و سقم یا برتری مبانی و اصول آن بستگی دارد. از میان این چهار مبنا، اتحاد عاقل و معقول از اهمیت خاصی برخوردار است. نظریه ای که شالوده آن را وحدت و اصالت وجود تشکیل می دهد ونه تنها اندیشه ملاصدرا را از ابن سینا، بلکه از سهروردی هم متمایز می سازد.
خلاصه ماشینی:
"اگر جسم صورت جوهریه ثابتی نداشته باشد و آن به آن در حال تغییر و تحول باشد،چگونه میتوان صورتی از آن را در ذهن منطبع ساخت؟ 2-انکار مثل افلاطونی:دیدگاه ابن سینا درباره ادراک غیر با انکار مثل افلاطونی کاملا سازگار است؛زیرا در صورتی میتوان ادراک شیء را به انطباع صورت آن در ذهن تعریف کرد که معتقد باشیم صورت ثابت و لا یتغیر شیء در همین عالم است نه در عالم دیگر به عالم مثال،اما با قول به مثل افلاطونی میتوان این تعریف را نپذیرفت.
&%04721NTMG047G% ملاصدرا و نقد مبانی حکمت سینوی درباره ادراک غیر ملاصدرا دیدگاه ابن سینا را درباره ادراک غیر رد میکند و با صراحت میگوید ادراک شیء عبارت از حضور خود شیء نزد مدرک است و اگر کسی آن را در ارتسام صورت منحصر سازد اشتباه کرده است(صدر الدین الشیرازی،1410 ه،ج 6،ص 163-164).
به عبارت روشنتر ملاصدرا آن صوری را که ارسطو از عالم مثل به عالم اجسام تنزل داده بود، دوباره به همانجا برمیگرداند و دیدگاهی افلاطونی در باب اجسام را مبنای تفسیر خود از ادراک غیر قرار میدهد و از همینروست که به شدت از نظریه مثل طرفداری میکند و برخلاف حکمای مشاء که آغاز ادراک را ارتباط با اجسام مادی و ادراک حسی دانسته،ادراک خیالی و عقلی را مبتنی بر آن میدانند،او آغاز و اساس ادراک غیر به معنی حقیقی آن را ادراک عقلی و مشاهده مثل فرض کرده، ادراک خیالی و حسی را مبتنی بر آن میداند(صدرالدین شیرازی،1410 ه،ج 8،ص 204)و تعریف مشائیان از ادراک غیر،یعنی ارتسام و انطباع صورت شئ در ذهن را رد کرده،ادراک غیر را عبارت از حضور خود شئ نزد مدرک معرفی میکند."