چکیده:
روایت شناسی شناختی از رویکردهای نظام مند در چند دهه اخیر است که با توجه به دستاوردهای زبان شناسی و معناشناسی شناختی، نقش موثری در تبیین ماهیت و کارکرد متون روایی داشته است. ج. فوکونیه و م. ترنر چارچوب نظری آمیختگی مفهومی را به تفصیل بررسی کرده اند. مقاله حاضر، پس از معرفی رویکرد نظری آمیختگی مفهومی، به تبیین چگونگی فرایند معناسازی و شخصیت پردازی در دو قصه عامیانه ایرانی می پردازد. فرض ما این است که خلاقیت و پویایی فرایندهای معناساز موجود در قصه های عامیانه با استناد به انگاره های نظریه آمیختگی قابل تبیین است. هدف این تحقیق، تبیین فرایند تخیل و فرایندهای معناسازی در قصه های عامیانه است تا شاید بر اساس آن بتوان به تحلیل و خوانش دقیق تری از این روایت ها دست یافت.
Cognitive narratology is a systematic approach that، following the achievements of cognitive semantics، has played an important role in determining the nature and function of the narrative texts. G. Fauconnier and M.Turner have thoroughly explained the principles and the framework of the conceptual blending. This article، after introducing the theoretical approach of conceptual blending، examines the processes of meaning formation and characterization in two Persian folk tales based on the hypothesis that creativity and dynamism of meaning formation in folk tales can be analyzed by the paradigms and principles of conceptual blending. The article aims at explaining the processes used in activating imagination and creating meaning in order to provide the possibility of a better reading of the folk tales.
خلاصه ماشینی:
Fictional Mind مي کند که اگر روايت شناسي شناختي را بازنمايي عملکـرد ذهـن داسـتان پـرداز بـدانيم ، مي توان گفت کـه مطالعـة داسـتان ، مطالعـة عملکـرد ذهـن داسـتان پـرداز اسـت و کـار نظريه پردازان روشن کردن ابزار مختلفي است که توسط آنها مي توان اين پديده را بررسـي و تحليل کرد.
مقالة حاضر که به بررسي دو قصه از قصه هاي عاميانه ايراني مي پردازد، تلاش مي کند در حدود توان خود به سه پرسش زير پاسخ دهد: ١- آيا مي توان تخيل ، مفاهيم و تصويرسازي هاي موجود در قصه هاي عاميانة ايراني را در قالب نظرية آميختگي مفهومي بررسي کرد؟ ٢- آيا مي توان پويايي و خلاقيت فرايندهاي معناسازي موجود در قصـه هـاي عاميانـة ايراني را توسط مفروضات و انگاره هاي نظرية آميختگي مفهومي تبيين کرد؟ ٣- آيا مي توان با تکيه بر نتايج حاصل از تحقيق نشـان داد کـه آميختگـي مفهـومي ، آن گونه که ادعا مي شود، بنياد سازوکار ذهن در ايجاد فرايندهاي معناساز زبان است ؟ هدف ما از تلاش براي دست يابي به پاسخ اين پرسش ها، فراهم شدن زمينـه اي اسـت که بر مبناي آن ، نظرية آميختگي مفهومي در ساير عرصه هاي ادبي ، مانند رمان ، شـعر و...
درحـالي کـه فوکونيه در زمينة نظرية فضاهاي ذهني کار مي کرد تا براي مشکلات ديرينـة فراينـدهاي ساخت معنا در زبان راه حلي پيدا کند و ترنر فرايندهاي معناسـازي را از منظـر اسـتعارٔە مفهومي در زبان ادبي مطالعه مي کرد، هر دو در کارهـاي خـود بـه نمونـه هـاي مشـابهي دست يافتند که مستقيما با هيچ يک از قالب هاي نظري مورد توجه آنها قابل تبيين نبود.