چکیده:
در طول تاریخ اسلام؛ دولتهای زیادی هرت مستقل و نیمه مستقل - یعنی در ارتباط
با خلافت مرکزی یا در مقابل - تشکیل شد. دستهای از این دولتهاء شیعه مذهب بودند و
به دستهای هم تشیع را نسیت دادهاند. این پژوهش در صدد معرفی و بررس یگرایش درون
فرقهای بیست دولت یا خاندان است که به شکل دولتی بر بخشی از قلمرو اسلامی در عصر
عباسی حکومت راندند
خلاصه ماشینی:
"{CP79CP}تنها مطلبی که درباره شیعه بودن این خاندان میتوان گفت داستانی است که عبد الکریم بن طاووس حلی در کتاب فرحة الغری آورده و در آن از ارادت و ولایت عمران نسبت به امیر مؤمنان علیه السلام سخن میگوید.
این سلسله بهعنوان دولت شیعی شهرت ندارند،ولی گزارشهایی هست که برای شیعه بودن آنان به این گزارشها استناد میشود: 1)ابن اثیر پس از گزارش مقابله و شکست سلیمان طاهری با حسن بن زیدی علوی طبری مینویسد:برخی گویند سلیمان به اختیار خود عقب نشست(عقبنشینی تاکتیکی کرد)،زیرا طاهریان همه شیعه بودند.
فارغ از اینکه گروهی با این انتساب مخالفت کرده و حتی از آنان بهعنوان عبیدیان(منسوب به عبید الله مهدی،پایهگذار این دولت)یاد میکنند،{CP110CP}تشیع فاطمیان از نوع اسماعیلی،محل تردید نیست و کسی درباره امامی بودن آنان سخن نگفته است.
{CP162CP} در مجموع مطلبی تفصیلی در موضوع تشیع آل مرداس در این کتابها یافت نمیشود،ولی قراین و شواهدی وجود دارد که قابل تأمل و بررسی است: الف)یاقوت حموی ذیل نام حلب مینویسد،در رسالهای که ابن بطلان پزشک دولت بنی مرداس در سال 440 ه به هلال بن محسن صابی نوشته بود خواندم که فقها بر مذهب امامیه فتوا میدهند.
{CP163CP} ب)ابن اثیر ذیل حوادث سال 463 ه مینویسد محمود بن نصر به صالح بن مرداس امیر حلب به نام القائم بامر الله خلیفه عباسی و سلطان آلپ ارسلان خطبه خواند،زیرا آنان در موضع قدرت بودند و محمود بزرگان حلب را جمع کرد و به آنان گفت:این دولت جدیدی است که روی کار آمده و قدرتمند است و ما از آن هراس داریم."