چکیده:
مسئله اصلی این است که از نظر فلسفه سیاسی اسلامی و متون دینی اسلام چه مسائلی به عنوان مبانی مشروعیت حکومت اسلامی و الزام سیاسی شهروندان تعریف میشود؟ روش بحث عمدتا استدلالی (فلسفی کلامی) و استنادات به آیات قرآن است. مشروعیت و الزام سیاسی در یک ارتباط نزدیک بوده، و مشروعیت فرض پیشین الزام سیاسی به حساب میآید. از نظر اسلام، ولایت الهی منشأ و اساس مشروعیت حکومت است. ولایت الهی به حکم «شکر منعم» از ناحیه خداوند و انبیای الهی و امامان معصوم ضرورت اطاعت دارد. ولایت فقهای عادل، مشروعیت و لزوم اطاعت آنان نیز در همین زمینه قابل فهم است.یکی از مواردی که عقل حکم به ضرورت آن میکند تشکیل حکومت به منظور حفظ نظم و امنیت است. اما هر حکومتی بر اساس مبانی فکری و نظری خاص به خود دارای اهدافی است و بر اساس همین اهداف، برای حاکمان خود شرایط و ویژگیهایی قایل میشود. حکومت اسلامی هم دارای شرایطی است که از جمله آن عصمت و تقواست. این مقاله درصدد پاسخگویی به این سؤال اصلی و اساسی است که عصمت و تقوا به عنوان یکی از شرایط حاکم چه نقشی در تحقق اهداف حکومت اسلامی دارد؟ از اینرو، با بهرهگیری از آیات و روایات و با روش توصیفی و کتابخانهای به تبیین نقش عصمت در تحقق اهداف حکومت اسلامی، در زمان حضور معصوم، و نقش تقوا در عصر غیبت میپردازد و از آنرو که مهمترین هدف حکومت اسلامی، چه در زمان حضور معصوم و چه در عصر غیبت، رشد و تعالی بشر و تأمین سعادت دنیا و آخرت است عصمت و تقوا نقش کلیدی و اساسی در تحقق این اهداف و در نتیجه، کارآمدی نظام اسلامی دارند.
خلاصه ماشینی:
"سؤال اصلی الزام سیاسی این است که به چه دلیل فلسفی و با کدام توجیه اخلاقی و چرا باید شهروندان از دستورات عالی یک حکومت اطاعت کنند؟ در این زمینه، هرگونه توجیه فلسفی و دینی ما در باب الزام سیاسی، رابطه مستقیمی با توجیه فلسفی، دینی و اخلاقی مشروعیت حکومت خواهد داشت؛ زیرا اگر حقانیت و مشروعیت یک حکومت به دلایل فلسفی و دینی به اثبات رسیده باشد، طبعا همه مردم به تعقیب پایبندی خود به دین و قبول مشروعیت حکومت الهی، الزامات اخلاقی آن را در باب سیاست و حکومت نیز پذیرا هستند.
در نتیجه، به حکم این دو قاعده عقلی و عقلایی در اخلاق، ولایت الهی بر تمام موجودات ممکن، به حق بوده و ذات باریتعالی شایسته اطاعت است، بلکه ضرورت اطاعت دارد؛ زیرا شکر نعمتهای او (نعمتهای تکوینی و تشریعی) مستلزم مشروعیت اخلاقی ولایت، و لزوم اطاعت همه دستورات آن است؛ به آن دلیل که اگر صاحب نعمتی سپاسگزاری نشود، و در تمام شئون خود مورد اطاعت قرار نگیرد، ظلمی بر صاحب نعمت بوده و به حکم بدیهیات عقل و اخلاق عمل به عدل و احسان، «حسن»، و ارتکاب ظلم «قبیح» است.
الزام سیاسی امام معصوم و فقیه عادل با توجه به فلسفه سیاسی اسلام، همانگونه که خداوند متعال به مقتضای لطف خویش، حق حاکمیتی به پیامبر صلیاللهعلیهوآله اعطا نموده است، بعد از ختم رسالت هم، حاکمیت او جریان یافته و امر هدایت بشر تعطیل نمیگردد؛ زیرا به مقتضای لطف الهی باز هم باید راهنما/ حاکمی برای دین و دنیای مردم تعیین شود تا مردم به انحراف نروند، و امور مسلمانان بدون نظم و سرپرست الهی نباشد."