چکیده:
مسئله پژوهش حاضر این است که از طریق مصاحبه با صاحب نظران علوم تربیتی، روان شناسی، علوم دینی، ادبیات کودک و مربیان پیش دبستانی آسیب های تربیت دینی کودکان پیش دبستانی را شناسایی نماید. پرسش های تحقیق عبارت اند از: آسیب های تربیت دینی کودکان در مقطع پیش دبستانی کدام است؟ راه حل های مناسب برای درمان این آسیب ها چیست؟ و چه تفاوت ها و شباهت هایی میان نظرات مصاحبه شوندگان حوزه های مختلف وجود دارد؟ مطالعه حاضر از جمله تحقیقات کیفی است. در این مطالعه از مصاحبه نیمه باز و روش نمونه گیری هدفمند برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 18 نفر است که 8 نفر متخصص علوم تربیتی و روان شناسی، 4 نفر علوم دینی، 2 نفر ادبیات کودک و 4 نفر مربی پیش دبستانی هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای عرفی یا رابطه ای بهره گرفته شد، به این صورت که نتایج از درون داده ها به دست آمده اند. عمده ترین آسیب های شناسایی شده در این مطالعه عبارت اند از: عدم توجه به اصل دین یابی، عدم توجه به تجارب دینی فردی، در نظر نگرفتن اصل فطرت، عدم دین محوری در برنامه تعلیم و تربیت، عدم رعایت آزادی در تعلیم و تربیت به ویژه تربیت دینی، رعایت نکردن میانه روی و سرانجام عدم به کارگیری تخیل و استفاده از زبان هنر.
خلاصه ماشینی:
پرسشهاي تحقيق عبارتاند از: آسيبهاي تربيت ديني كودكان در مقطع پيشدبستاني كدام است؟ راهحلهاي مناسب براي درمان اين آسيبها چيست؟ و چه تفاوتها و شباهتهايي ميان نظرات مصاحبهشوندگان حوزههاي مختلف وجود دارد؟ مطالعة حاضر از جمله تحقيقات كيفي است.
راهحلهاي مناسب براي درمان آسيبهاي شناساييشده در اين مقاله براساس نظر مصاحبهشوندگان چيست؟ سؤال فرعي: چه تفاوتها و شباهتهايي ميان نظرات مصاحبهشوندگان حوزههاي علوم تربيتي، روانشناسي، ديني، ادبيات و مربيان وجود دارد؟ پيشينة پژوهش در ارتباط با آسيبشناسي تربيت ديني به صورت عمومي و كلي ميتوان به مقالات زيادي اشاره كرد، اما در ميان آنها مقالهاي كه از نظر موضوع و روش كار مشابه اين مقاله باشد، چندان كار نشده است.
آموزش مطالب غير ديني به اسم دين، ارائه تصوير غلط از خدا و توأم كردن نام خدا با بدبختي و فقر، تبديل نشدن معرفت ديني ذهني به معرفت قلبي و به دليل خوب كار نكردن روي محتوا و استفاده نكردن از هنر براي پايدار كردن پيام، مشخص بودن محتوا در قرآن و سنّت اما آشكار نشدن آن توسط صاحبنظران، آموزش مناسك بدون عدم توجه به ماهيت دروني و فطري آنها و تنها آموزش ظاهر عبادات و درگير نشدن با روح آداب ديني، شروع تربيت ديني با بايد و نبايدها و احكام و غفلت از ورود به راه دين از راه عاطفه و احساس دروني، از ديگر آسيبهاي مربوط به محتوا از نظر مصاحبهشوندگان است.