خلاصه ماشینی:
"تنها اشارهای که در این زمینه وجود دارد،اشارت بیهقی به پرداختن شهرستانی به تفسیر در گفتهء زیر:«شهرستانی تفسیری تألیف میکرد،و به تاءویل و آیهها برحسب قوانین شریعت،و حکمت و غیره میپرداخت،من به وی گفتم که این روش از راه درست و دور است،چه قرآن فقط با تأویل سلف از صحابه و تابعین قابل تفسیر است،و حکمت از تفسیر و تأویل قرآن،جدا است بخصوص در مورد آیههایی که تو تأویل میکردی،و کسی مانند امام غزالی،رحمه الله نتوانست میان شریعت و حکمت جمع کند، اما او از این گفتهء من بسیار خشمناک شد...
و بدین وسیله،شهرستانی میان پایبندی به سنت و جماعت، و تبعیت فکری از علی و آل او جمع میکند،و این جمع در سرتاسر تفسیرش مشهود است،وی معتقد است که تمامی اختلافات و گمراهیهایی که امت اسلام به آن مبتلا شده است،معلول فاصله گرفتن آن از اهل بیت است،و در این زمینه میگوید:«آنان از این رو دچار این سرگردانی شدند،چون علم را از باب آن درنیافتهاند، و به اسباب آن توسل نجستهاند،پس این باب بر روی آنان مسدود شده است،و آن اسباب از دست آنان رفت،و مذاهب گوناگون آنان را به حیرت و گمراهی کشانیده است».
اما آیا آنچه که شهرستانی نقل میکند از جمله این اسرار است؟این مسئلهایست که ما نمیتوانیم در مورد آن حکم قاطعی صادر کنیم،بلکه فقط میتوانیم با اطمینان بگوییم که برای به دست آوردن این اسرار سعی و تلاش کرد،و تمامی آنچه را که به دست آورد بدون تفحص و تدقیق در صحت یا عدم صحت نسبت به آن،نقل کرد،اما باوجوداین،به عنوان یک مادهء مهمی برای بررسی و مطالعهء علمی کسانی که میخواهند دنبال نشانههایی از علوم آل محمد(ص)جستجو کنند بسیار مفید است."