خلاصه ماشینی:
"متکلمان شیعه، مثل محقق طوسی، برای اینکه بگویند «ولی» در این آیة شریفه به معنای «محب» یا «ناصر» به کار نرفته است، حصر را دلیل آوردهاند، زیرا جایز نیست «ولی» به معنای «محب» و یا «ناصر» در خدا و رسول و برخی از مؤمنانی که در حال نماز زکات می دهند منحصر گردد، چون خداوند میفرماید: همة مؤمنان باید نسبت به یکدیگر یاور و محب باشند: «المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض» (توبه: 71).
متکلمان اهل سنت، مانند تفتازانی و قوشچی، دربارة اعراب این جمله میگویند: ودعوی انحصار الاوصاف فیه مبنیة علی جعل و هم راکعون حال من ضمیر یؤتون، لیس بلازم بل یحتمل العطف بمعنی انهم یرکعون فی صلوتهم لا کصلوة الیهود خالیة عن الرکوع (تفتازانی، پیشین: 3/ 502؛ قوشچی، پیشین: 369)؛ ادعای انحصار اوصاف ذکر شده در آیه در حضرت علی× مبتنی بر این است که جملة «و هم راکعون» حال از ضمیر در «یؤتون» باشد و حال آنکه این ترکیب واجب نیست، بلکه عطف این جمله نیز محتمل است، به این معنا که مسلمانان در نماز خود رکوع میکنند نه اینکه مانند یهودیان، نمازشان بدون رکوع باشد.
4. بنا بر روایاتی که در منابع شیعه وجود دارد (کلینی، اصول کافی 1385: 2/ 397)، این آیه، امامت همة ائمه^ را اثبات میکند و اختصاص به حضرت علی× ندارد و به دیگر سخن برای اثبات امامت عامه است نه امامت خاصه، ولی چون اختلاف اساسی شیعه و اهل سنت در خلیفة نخست پس از رسول خدا’ است، این آیه تنها در استدلال بر خلافت حضرت علی× مطرح میشود."