چکیده:
به گفتهٴ تیتوس بورکهارت، هنر اساسا «صورت» است. این سخن به ویژه دربارهٴ «هنردینی» مصداق دارد. زیرا «هنر دینی»، به گفتهٴ وی، به هنری گفته می شود که نه تنها «موضوع» آن، بلکه «صورت» آن نیز دینی است. برای همین، میان «صورت» و «معنی» یا «صورت» و «موضوع» در هنر دینی پیوندی ناگسستنی وجود دارد. داوری دربارهٴ دینی بودن یا نبودن یک اثر هنری نیز بر اساس همین پیوند، ممکن است. بنابراین، در این مقاله نخست به «جایگاه صورت در هنر دینی» و سپس به مسئلهٴ «بحران صورت در هنر دینی معاصر ایران» می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
درپایان،به وضعیت کنونی«هنر دینی»در جهان معاصر و بهویژه در ایرانمعاصر و طرح این پرسش اساسی میرسیم که:آیا میتوان در ایران معاصر،از«هنردینی»سخن گفت؟2 هنر و دین «دین»و«هنر»با یکدیگر،پیوندی ضروری دارند؛در دیدگاه دینی،«هنر»به دومعنا همچون وسیلهای است برای«دین»:1-برای نمودن و جلوهگرکردن«حقایقالهی»؛2-برای یاری انسان در بازیافتن یا تحقّق بخشیدن به این«حقایق»،یعنیآنچهکه درواقع«گوهر و حقیقت دین»است؛در معنای اخیر میتوان گفتکه«هنر»نمودار آن چیزی استکه ما هستیم،یا باید باشیم.
اگر اکنون نیز نمیتوان به احیای این جوامع پرداخت،ازآنروست که«مبانی هنر دینی»بهویژه معماری،دیگر فراهم نیست.
تیتوس بورکهارت دراینبارهمیگوید:«اینکه هرهنرمند و صنعتگری که هنر مقدّس میورزد،به قانون الهی ملازمبا صور آشنا باشد،نه ممکن است و نه ضروری؛وی نتها باید برخیاز وجوه وکاربردهای آن قانون را که منحصر و محدود به قواعد حرفۀ اوست بشناسد،و درحدود همین قوانین میتواند شمایلی بپردازد،جام مقدّسی بسازد یا بهشیوهای که ازلحاظ شعائر مذهبی معتبر باشد،خوشنویسی کند،بیآنکه مجبور باشد عمق رمزهاییرا که بهکار میبرد،دریابد.
نتیجه آیا میتوان شیوههای پرورش هنرمند سنّتی را احیاء کرد؟پساز بررسی جایگاه«صورت»در«هنر دینی»و نیز بررسی خاستگاه و منشاء آن،شاید بتوان پاسخیبرای این پرسش پیشنهاد کرد.
پس چهباید کرد؟اگر پرورش هنرمند سنّتی،بهمعنای درست این واژه،ناممکن است،درعوض اهتمام در امور زیر عملی است: 1-حفظ و نگهداری فنون و تکنیکهای تولید آثار هنری دینی.
ipit (7)-این همان اصلی است که در هنر مقدّس«قربانیکردن»نامیده میشود.
دراینباره ن ک:تیتوسبورکهارت،تکوین«معبد هندو»،هنر مقدّس،ترجمه جلال ستّاری،سروش،تهران،1376:19-20؛محمودبینای مطلق،«مبانی متافیزیکی هنر و زیبایی»،نظم و راز،هرمس،تهران،1385:75-78؛داریوش ,tojhtirF -شایگان،ادیان و مکتبهای فلسفی هند،ج 1،امیر کبیر،تهران،1375:82-87؛نیز نک: 1974,serviL-yvreD,siraP,ru???c ud???'L,''ecifircas uD،،,nouhcS .
40-38,1,8,V,seda?ennE,nitolP (11)-این مثال مبتنیبر تجربۀ نویسنده است.