چکیده:
از زمانی که شعر فارسی با عرفان اسلامی درآمیخت، عارفان شاعر ما کوشیدند درک عرفانی خود در موضوعات مختلف را در قالب شعر به اصحاب اندیشه عرضه کنند.از جمله این موضوعات، سفر معنوی حج است. در نگرشی ساختاری به شعر شاعران اندیشهمند و عارف، این نکته به دست میآید که پارهای از آنان به صورت تک بیت یا نهایتا چند بیت متوالی به آیین معنوی حج پرداختهاند و برخی دیگر در قالب قصیده یا غزل، درک شهودی خویش دربارة این سفر را بیان کردهاند.از شاعران گذشته که قصیده یا غزلی در این باره سرودهاند، میتوان به ناصرخسرو، خاقانی و مولوی اشاره کرد. در شعر معاصر نیز بیش و کم مناسک حج مورد اشاره قرار گرفته است.نگارنده از میان بزرگان عرصة شعر و عرفان در دورة معاصر، حضرت امام خمینی1 را به دلیل ویژگیهای شخصیتی و اندیشهای ایشان برگزیده است تا دربارة یکی از غزلهای ایشان که مایه ور از رویکردی عارفانه به عمل عبادی حج است، سخنانی را مطرح نموده، تا حدی بنیانهای اندیشة عرفانی ایشان را تبیین کند.
خلاصه ماشینی:
"در نگرشی ساختاری به شعر شاعران اندیشهمند و عارف، این نکته به دست میآید که پارهای از آنان به صورت تک بیت یا نهایتا چند بیت متوالی به آیین معنوی حج پرداختهاند و برخی دیگر در قالب قصیده یا غزل، درک شهودی خویش دربارة این سفر را بیان کردهاند.
این اندیشة حضرت امام1 از سخن حافظ سرچشمه گرفته است که گفت: با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی خبر بمیرد در عین خود پرستی 6 با این بیان، راز مصرع دوم بیت مورد بحث نیز مشخص میشود و آن اینکه حاجی عاشق تهی از خود، طبیعتا لبیکی دیگرگونه میشنود!
این مسأله میتواند اشاره به نکتة لطیفی از ذوق عرفانی حضرت امام خمینی1 داشته باشد و آن اینکه گویی ایشان بر این باور است: وقتی آدمی، از خودیت و صفات نکوهیده خالی شد، خود به خود محرم میشود."