چکیده:
این مقاله در مقام آن است با بررسی محورهایی که در دانشهای اسلامی میتوان از آنها جایگاه سنت را در مقام استدلال شناخت، نشان دهد سنت در مقام استدلال در تراز قرآن نیست و پس از آن جای دارد. در این مقاله این محورها بر اساس متون حدیثی، دانش نقد حدیث، علم اصول، علم کلام و علم تفسیر شامل؛ ارزیابی حدیث با قرآن، نسخ قرآن با سنت، تفسیر قرآن با حدیث، دلیل اعتبار سنت و ماهیت سنت مورد بررسی قرار میگیرد. به عبارت دیگر ابتدا ظرفیت این محورها از جهت دلالت بر جایگاه سنت پردازش شده، آنگاه با نگاهی فراگیر نشان داده شده که این محورها در یک سطح از جایگاه قرار ندارند بلکه برخی مقدم بر برخی دیگر است.ماهیت سنت و دلیل اعتبار آن اهمیت بیشتری دارد چه، نتیجه آن دو هر چه باشد میتواند جهت و دلالت دیگر محورها را تعیین نماید. بر پایهی این فرایند این قول قوی مینماید که سنت در استدلال در تراز قرآن نیست
خلاصه ماشینی:
"(ابن قتیبه،ص 186؛ قرطبی،1405،ج 1،ص 38)چنانکه به قرینه ذکر عبارت یاد شده در شمار دلایل و دستکم شبهات هم ترازی سنت و قرآن(شاطبی،1425،ج 4،ص 7)و تلاش طرفداران نا هم ترازی آن دو در تبیین مراد از آن در راستای مدعای خود(شاطبی،همان،ج 4،ص 8)میتواند گویای این باشد که برخی از این عبارت معنای هم ترازی را استفاده کردهاند یا دست کم عبارات یاد شده تاب تفسیر به معنای یاد شده را دارد.
تفاوت آن با قرآن در چه چیز یا چیزهایی است؟آیا سنت مانند قرآن با وساطت جبرئیل فرود آمد؟یا نیز بسان آن میتواند مستقیم یا آنکه بهطور کامل بهگونهی مستقیم نازل شده باشد؟بنابر گزینه اجتهاد،اجتهاد بدون خطاست یا اجتهاد خطاپذیر؟بههرحال آیا سنت فراگیر است و همه موارد آن را شامل میشود یا به موارد خاص اختصاص دارد؟این بحث از سده دوم در حوزه اهل سنت مطرح شد.
چه،وی اقسام یاد شده را برای حدیث ذکر کرده و در یکی از آنها اعتبار حدیث به سنت با وصف وحی صحیح در کنار کتاب است که میتواند بر گزینۀ اجتهاد خطاناپذیر انطباق پیدا کند.
چه، ابن قتیبهدینورین(م 276 ق)و قرطبی(د 676 ق)همین تفسیر را از عبارت یاد شده ذکر کردهاند و به تشریع مستقل قائل شدهاند(ابن قتیبیه،ص 186؛ قرطبی،1405،ج 1،ص 39)در برابر آنها ابن حجر(د 852 ق)قرار دارد که همین معنا را پذیرفته و سنت را در معنا بازگشتپذیر به قرآن ذکر کرده است.
شافعی و گویا به پیروی یا الهام از او شیخ مفید(د 413 ق)و شیرازی(د 478 ق)پیشتاز قول اخیر شناخته میشوند(شافعی،صص 83-85؛مفید،1414،ص 43؛ شیرازی،1406،ص 105)دلیل این گروه بر امکان،انتساب سنت به وحی است(رک: همان)و بر نفی قرآنی آن،آیۀ 15 سوره یونس و یکی دو آیۀ دیگر را شاهد آوردهاند."