چکیده:
مصدری که به فاعلش اضافه شده باشد با گونههای دیگر مصدر، از نظر معناشناختی یکسان نیست. این نظریه را نخستین بار عبدالقاهر جرجانی (م 471ق) مطرح کرد؛ اما سکاکی (م 626ق) ـ که در بخش سوم کتاب مفتاحالعلوم ساختاربخشی به اندیشههای پراکنده عبدالقاهر جرجانی را بر عهده گرفته بود ـ از این نظریه او در مفتاحالعلوم هیچ سخنی به میان نیاورد. شاید همین امر موجب شد متأخران نیز، که برای دسترسی به اندیشههای بلاغی پیشینیان به کتاب سکاکی مراجعه میکردند، با این نظریه آشنا نشوند. اما علامه طباطبائی با این نظریه عبدالقاهر جرجانی ناآشنا نبوده و در فهم آیات قرآن از آن بهره برده است. این مقاله ابتدا نظریه معناداری گونههای کاربرد مصدر را ریشهیابی کرده، سپس با کاربردشناسی این نظریه در تفسیر المیزان تلاش کرده است تا کاربست آن را در این کتاب نقد و بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
"7 بررسی دیدگاه علامه طباطبائی اولین مشکل نظریه علامه طباطبائی این است که در برخی آیات قرآن با اینکه همه قراین به وضوح نشان میدهد مصدر محقق نشده، اما باز هم به صورت مضاف به کار رفته است؛ مثلا، در آیه کریمه «وإن یریدوا خیانتک فقد خانوا الله من قبل» (انفال: 71) کاربرد «إن» شرطیه و فعل «یریدوا» نشانه آن است که این خیانت هنوز انجام نشده، ولی باز هم این معنا در قالب مصدری که به مفعولش اضافه شده (خیانتک) به کار رفته است.
بنابراین، «مصدر مضاف به مفعول» که در آیه «وإن یریدوا خیانتک فقد خانوا الله من قبل» (انفال: 71) به کار رفته و به معنای عدم تحقق است اگرچه با دیدگاهی که علامه طباطبائی از عبدالقاهر جرجانی نقل میکند ناسازگار است، اما با آنچه خود جرجانی در دلائلالاعجاز آورده ناسازگار نیست؛ چراکه جرجانی خود در دلائلالاعجاز به روشنی بیان کرده است که اضافه مصدر به مفعولش دال بر وقوع نیست.
11 اگر برای درک صحت این نکته که مفسر معاصر جناب علامه طباطبائی درباره سخن جرجانی گفته است، به قرآنا کریم مراجعه کنیم مصادری را مییابیم که به فاعلشان اضافه شده است؛ اما با این حال، چون زمانشان آینده است دال بر تحقق و وقوع نیست؛ مانند: 1.
علامه طباطبائی به این یافته تفسیری خود چنان اعتماد دارد که در جای دیگری از تفسیر المیزان با تصریح به اینکه مصدر مضاف به معنای تحقق و وقوع است، از همین برداشت تفسیری خود یاد کرده است."