چکیده:
در جریان «غزوة تبوک» قضایای گوناگونی رخ داد که هر کدام از آنها آموزنده و مایة عبرت برای آیندگان است.از جمله آموزهها آیاتی است که در مورد تشویق مؤمنان و توبیخ منافقان، عدم قبول عذرهای دروغین منافقان، بشارت قبول توبة مؤمنان و... نازل شده است.همچنین معجزاتی که در سفر تبوک واقع شد و داستان ابوذر، توطئة منافقان برای قتل پیامبر و ساختن «مسجد ضرار» توسط آنها و برخورد پیامبر اسلام با آنان و احترام حضرت به کارگر و بوسیدن دست او. تمام این قضایا درسهای مفیدی برای مؤمنان تا قیامت میباشد.
خلاصه ماشینی:
"» ممکن است سؤال شود: با توجه به معصوم بودن پیامبر منظور از توبة خدا بر پیامبر التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج 5، ص 114 و 115؛ مجمع البیان، طبرسی، ج 5، ص 120؛ المیزان، علامه طباطبایی، ج 9، ص 315؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 21، ص 203 و 204؛ تفسیر نمونه، ناصر مکارم و جمعی از نویسندگان، ج 8، ص 212 و 213؛ رحمت عالمیان، کمپانی، ص 537 و 538.
1 البته در پایان آیه، جملة (ثم تاب علیهم( ممکن است به معنی پذیرش عذر بندگان از گناه و قبول توبه باشد که مخصوص همان گروهی (مثل ابو خیثمه) است که نزدیک بود منحرف شوند؛ ولی در سایة رحمت خاص الهی که شامل حال آنان نیز شد، از انحراف برگشتند و پس از آن، خدا توبة آنان را پذیرفت.
4. بزرگی گناه یاری نکردن رهبر جبهة حق سه نفر از مسلمانان به نامهای «کعب بن مالک، مرارة بن ربیع و هلال بن امیه» بدون عذر از شرکت در غزوة تبوک سرباز زدند؛ ولی این به خاطر آن نبود که از دار و دستة منافقان باشند؛ بلکه به خاطر سستی و تنبلی و برای جمعآوری محصولات و امثال اینها بود؛ اما پس از مدتی از کار خود پشیمان شدند؛ ولی دیگر دیر شده بود و نمیتوانستند مثل «ابوخیثمه» عمل کنند، لذا منتظر ماندند تا اینکه پیامبر در ماه مبارک رمضان از تبوک به مدینه برگشت، آنگاه به حضورش رسیدند و عذرخواهی کردند؛ اما پیامبر با آنان سخن نگفت و به مسلمانان نیز ر."