چکیده:
مساله کمی و بیشی پذیرفتن ایمان یکی از مهمترین مسائل قرآنی است که
متالهان مسلمان به آن میپردازند: ایمان از مژلفههای علم» التزام و عمل تشکیل
میشود. پرسش مهم این است که آیا هر سة این موژلفهها در معرض شدت و ضعف
قرار دارند؟ از نظر علم شدت و ضعف نمیپذیرد و بلکه التزام و آنگاه عمل
است که کم و زیاد میشود. اما ابن تیمیه هر سه مولفه را در معرض تغییر میداند. هر
یک از این مژلفهها متعلق به یکی از ساحتهای وجودآدمی است: معرفت» روان و
عمل؛ و به نظر میرسد ساحت روان, مهمترین نقش را در مراتب ایمان ایضا میکند.
این جستار میکوشد با تحلیل این سه مولفه به توصیف فرایند شدت و ضعف ایمان از
دیدگاه دو متاله مذکور بپردازد.
The issue of increase and decrease in faith is one of the most significant Quranic
issues for which Islamic theologians are concerned about. The comprising elements
of faith are knowledge, practical commitment and deed. The main question is
whether all these three elements are imposed to increase and decrease? Tabatabayi believes that knowledge cannot increase and decrease, rather it is
practical commitment and deed which endure rise or fall. Ibn Tayrneyeh.otherwise
believes that all these three elements can tolerate changes. Each of these elements is
designated to one realm of man's existence: wisdom, soul and deed. It seems that the
realm of soul has the most prominent role in the levels of faith. Scrutinizing these
three elements, this article trends to elucidate the procedure of strength and
weakness of faith from the view point of these two theologians.
خلاصه ماشینی:
افزایش و کاهش ایمان در ساحت علم به نظر ابن تیمیه از چند طریق در معرض شدت و ضعف قرار میگیرد که سه طریق آن مربوط به ساحت علم است؛اجمال و تفصیل آگاهی،شدت و ضعف در خود تصدیق،ارتباط تصدیق با عمل قلبی،شدت و ضعف اعمال قلبی.
1. روش اجمال و تفصیل آگاهی ابن تیمیه در واقع به دو صورت،افزایش و کاهش ایمان را از طریق اجمال و تفصیل آگاهی میداند که این دو طریق را میتوان از دو بند از سخنان او دریافت؛جایی که میگوید:«شخصی که به اسماء الهی و معنای آنها آگاهی دارد و به آنها ایمان دارد ایمانش کاملتر از کسی است که این آگاهی را ندارد اما به خدا و رسول ایمان دارد (همان:170).
لازم به ذکر است که ابن تیمیه به خوبی توضیح نمیدهد که آیا افزایش ایمان به صورت دوم،یعنی ایمان به آیات نازله در ابتدای نزول،در دورههای پس از نزول کل قرآن نیز مصداق دارد یا نه؟برای مثال آیا شخص میتواند در این دوره به برخی آیات ایمان داشته باشد و به برخی نه و در عین حال همچنان مؤمن و یا دستکم مؤمنی با ایمان کمتر تلقی شود؟به نظر میرسد پاسخ او منفی است،زیرا آگاهی موردنظر او در اینجا،چه در ایمان اجمالی و چه در ایمان تفصیلی،صرف آگاهی به این مطلب است که فلان آیه از سوی خدا نازل شده است و نه چیزی بیش از آن.
3. شدت و ضعف در اعمال قلبی ابن تیمیه از سویی نیز تصدیق و در نتیجه،ایمان را در معرض کاهش و افزایش میداند و آن از روش نقشی است که«عمل قلبی»در ایمان ایفا میکند و در بحث«شبکۀ مفهومی ایمان»از آن حرف زدیم.