خلاصه ماشینی:
"در هر لمعه با مسایل فلسفی بسیاری روبرو هستیم که حکیم نراقی با تحلیلی زیبا و عمیق به تفصیل از آنها سخن میگوید؛اگرچه در برخی موارد وی بسط کلام را ضایع نمودن وقت میداند،به طور مثال:«و انما ضیعنا الوقت بذکر هذه الشبهات»(ص 25)،در پارهای مسایل،برای نمونه در وحدت وجود،گفتار عرفا نیز مورد نقد و بررسی وی قرار گرفته است،و حکیم نراقی در بیان آراء حکما و عرفا،ابتدا عین گفتار اساطین فن در حوزهء فلسفه و عرفان را مطرح نموده،سپس به بررسی آنها میپردازد.
در نقد سخن حکیم نراقی درباره تشکیک دو نکته قابل ذکر است: الف-در تشکیک،یک حوزه اشتراک و یک بستر اختلاف مطرح است که حکیم نراقی،اشتراک را از مدار حقیقت هستی بیرون برده و به قلمرو مفهوم که خارج از حقیقت وجود است،هدایت نموده؛یعنی اشتراک را فقط در امر اعتباری قبول دارد نه در اصل هستی،درحالیکه حکم به عدم اشتراک بین حق تعالی و ممکنات در واقع تجویز عدم سنخیت بین علت و معلول میباشد و عدم ارتباط ببین علت و معلول،مستلزم تعطیل فیض الهی است.
اما آنچه در مقابل نظر حکیم نراقی قابل ذکر و تأمل است،این است که در عرفان اینگونه نیست که تنها وحدت مطرح باشد،بلکه کثرت نیز حضور دارد،اما وحدت قاهر است و کثرت مقهور،یعنی واحد مصداق بالذات موجود است و کثیر موجود بالعرض است،بنابراین کثرت نه پندار محض است و نه مستقل صرف و بریده از حق؛بلکه از یک تحقق مجازی بهره میبرد،و در عرفان، اساسا بحث از کثرت مطرح است و همانطوری که در فلسفه کثیر بدیهی است،اما برای اثبات واحد به براهین متوسل میشویم،در عرفان نیز واحد، بدیهی و مشهود است و کثرت معقول."