چکیده:
این مطالعه به بررسی عوامل مرتبط با گرایش دختران تحصیل کرده به مهاجرت به خارج از کشور میپردازد و این بررسی با توجه به دو دسته از عوامل رانش (دافعههای داخلی) در کشور مبدا و عوامل کششی (جاذبههای خارجی) در کشورهای مقصد، طراحی شده است. نوع پژوهش پیمایشی بوده و جمعیت مورد مطالعه آن 120 نفر از دانشجویان دختر مراجعه کننده به مراکز اعزام دانشجویان به خارج از کشور شهر شیراز که به صورت تصادفی انتخاب شده اند را تشکیل میدهند. نتایج پژوهش نشان میهند که عواملی نظیر: « بیکاری، نداشتن درآمد کافی، برخوردار نبودن از شغل متناسب با رشته تحصیلی، نبود فرصتهای شغلی مناسب، نبود امنیت شغلی، نبود امکانات، بحرانهای اقتصادی، نبود امکانات علمی، پژوهشی و آزمایشگاهی، کمبود استادان متخصص، توجه نکردن به خواستههای افراد تحصیل کرده و رعایت شان علمی آنان، نبود موفقیت در مقاطع تحصیلی بالاتر، محدودیت زنان در انتخاب برخی از رشتههای تحصیلی خاص و محدودیت آزادی فردی»، به گونه ای معنادار به عنوان عوامل رانشی در مهاجرت دانشجویان دختر به خارج از کشور موثرند. همچنین، نتایج این پژوهش نشان میدهند « توزیع شغل بر اساس مهارتهای افراد، مناسب بودن درآمد، نظم و ثبات اقتصادی، توزیع عادلانه ثروت، سطح علمی بالاتر، بها دادن به نوآورری، امکانات و خدمات مادی و رفاهی بهتر برای زندگی، تساوی حقوق زن و مرد»، در دیدگاه پاسخگویان به عنوان عوامل کششی نام برده شدهاند.
خلاصه ماشینی:
"با مقایسه نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه سوم و ششم که نشان می دهد "بین عوامل (رانشی و کششی) فرهنگی- اجتماعی و سیاسی و گرایش دختران تحصیل کرده به مهاجرت به خارج از کشور رابطه وجود دارد با مقایسه با نتایج پژوهش های انجام شده به وسیله دیگر پژوهشگران داخلی و خارجی مشاهده می شود که در ایران با پژوهش های آراسته (Arasteh, 2001)، عباسی(2003 Abbasi,) و ابراهیمی(Ebrahimi, 2002) همسو بوده و با نتایج پژوهش های خارجی انجام شده به وسیله گازمن و همکاران(Guzman, et al, 2004)، بوش(Bosch, 2003) و نجمل(Najmal, 2000) نیز همسویی مشاهده می شود.
با توجه به یافته های بدست آمده از این پژوهش که بر مبنای دسته بندی عوامل تاثیر گذار بر مهاجرت تحصیل کردگان با تمرکز بر تحصیل کردگان دختر شهر شیراز به دو دسته عوامل رانشی که شامل 3 عامل اقتصادی، علمی-تخصصی و فرهنگی – اجتماعی و سیاسی و عوامل جاذبه خارجی متشکل از زیر مجموعه های این سه عامل به دست آمده است و بخش عمده ای از نتایج پژوهش های صورت گرفته در این مورد را تایید می نماید که به برخی از آنها در پیشینه های پژوهش اشاره شد، برای جلوگیری از خروج دختران تحصیلکرده که از عمده ترین سرمایه های انسانی کشور می باشند، نمیتوان تنها به عامل مشخصی در زمینه مهاجرت تحصیل کرده ها اشاره کرد بلکه می بایست همان گونه که در مدل نظری نیز نشان داده شد، مجموعه عوامل گوناگونی را مد نظر قرار داد از این رو، پیشنهاد میشود: که با اختیار نمودن یک نگرش سیستمی در تحلیل و کاربست یافته ها به مسئله مهاجرت در کل و مهاجرت تحصیل کردگان و نخبگان دانشگاهی در جزء نگریسته شود."