خلاصه ماشینی:
"تا پایان جنگ جهانی دوم آنچه که ذهن و فکر دستگاه مدیریت راه-آهن ملی فرانسه را مشغول میکرد عبارت از این بود که:«یک لکوموتیو هرقدر ممکن است با قدرت بیشتر و بعبارت سادهتر با«قوه اسب»های زیادتریمجهز شود»و علاوه بر این توسعه مناطق سرعتی که این قدرت مضاعف در آنهاقابل انکشاف باشد-بعنوان هدف الزامی ثانوی مورد توجه قرار گیردو البته مسائل مربوط به حدود استفاده آن برای لکوموتیوها نیز فراموشنگردد.
محورهای حامل دو وظیفه داشتند: 1-«وظیفه حمل»-زیرا برای مستقر کردن قدرت فراوانی که ازلحاظ یدک کشیدن قطارهای دارای سرعت زیاد-مورد لزوم بود-راهحلیوجود نداشت جز آنکه یک موتور و چهار دنده و از لحاظ وزن سنگینتر ازوزنی که بوسیله خط آهن قابل تحمل است-وجود داشته باشد.
حد اکثر سرعت 90 و 150کیلومتر در ساعت چه دلیلی دارد که یک لکوموتیو 60 تنی برای تامین سرویسقطارها کافی و رضایتبخش بنظر میرسد؟به این دلیل که ما بدنبال نتایجیکه از لکوموتیوهای دارای جریان تک فاز بدست آمد و همانطور کهگفتیم موفقیتهای آن شگفتآور بود.
جریان تک فاز 2 کیلو وات 50 دور از همان ابتدا در وضعدشواری قرار گرفت زیرا از نخستین روزهای پیدایش سیستم مورد بحث-از لحاظ ایجاد سرعتهای بزرگ چارهای جز تلاش برای بوجود آوردنلکوموتیوی از نوع ب.
ب تک فاز-یکی برای سرویسهای مختلط و دیگریبرای سرعتهای بزرگ-امکانپذیر شده بود-هرکدام از لحاظ بار محورها20 تا 21 تن بود و عملا تمام احتیاجات مربوط به جریه و کشش را تامین میکرد-بنابراین تکنیک 50 دور به هدفهای اساسی خود رسیده است،زیرا این&%01615BOBG016-G% تکنیک در واقع از همان مرحله اول مسائلی را که سیستم سلف آن یعنی جریانمداوم 1500 ولت جز در مراحل متعددی که ده سال طول کشید-موفق بهحلشان نشد-به یکباره حل کرده بود."