خلاصه ماشینی:
"R )با استفاده از یک معادلهریاضی پیچیده که در آن مفهوم( enneidilcuE ecnatsid )را بکار میبردهمین روش را عنوان میکند ولی به طریق خاصی به تحلیل واریانس میرسد«استون»مربع فاصله میان دو منطقه را برای کلیه«مبادلات» K و J تعریفمیکند(غرض از مبادلات در اینجا مجموعه خصوصیاتی است که باید در ترکیبتجانس وارد شود و معادله زیر را تنظیم میکند: (به تصویر صفحه مراجعه شود)ارزش خصوصیت r در منطقه J (به تصویر صفحه مراجعه شود)ارزش خصوصیت r در منطقه K با توجه به آنچه که گذشت میتوان«ظرفیت و قابلیت»( eticapaC )مناطق و«فاصله»میان یک گروه موردنظر از منطقه را ارزیابی کرد.
دو منطقهای که میان آنها(فواصل)حد اقل وجود دارد،هسته گروهاول را تشکیل میدهند و فرض میشود که این هسته j و k است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) در این صورت سایر مناطق برحسب«فاصله»متوسط آنها نسبت بهمناطق گروه 1 طبقهبندی میشوند و یک عامل ثابت( tnatsnoC )دلخواهمانند انتخاب میشود که ضریب کلیه«فواصل»میان گروههای مناطق میشودمنطقهای که حد اقل متوسط«فاصله»را دارد در گروه اول جای میگیرد درصورتی که رابطه زیر قرار باشد.
در مورد حد(به تصویر صفحه مراجعه شود)نیز وضع به همین صورت است پروفسور(استون)این روش را در بعضی از مناطق انگلیس بکاربرده تا بنیان و ساختمان اقتصادی آنها را بطرزی که در مبادلات آنها دریکسال معین مشاهده شده مقایسه کند.
مثلا اگر ضابطه تجانس درآمد متوسط سرانه باشد،اینضابطه ممکن است در مناطقی که برمبنای ملاحظات اجتماعی اقتصادی بهعنوان منطقه جاذب انتخاب شدهاند صادق نباشد بنابراین فایده شناختنمناطق جاذب این است که این مناطق جهت جریانهای مبادلات و حوزه جاذبهشهرها را نشان میدهد پروفسور«بودویل»( elliveduoB )معتقد است کههنگامی که مناطق جاذب در مناطق همگن منطبق نیست باید مناطق جاذب راترویج داد."