خلاصه ماشینی:
"نقش و پایگاهی که خرده نظام اقتصادی جامعه مدرن برای اعضای بومی و غیربومی&%01010RDMG010G% (مهاجران)خود در نظر میگیرد هویتا اقتصادی است(مانند نقش و پایگاه تولیدکننده،مصرفکننده،مشتری،توزیعکننده،سرمایهدار،مالک و نظیر آن)؛و اگر خوشبینانه به آن نگاه کنیم صرفا در حد ارتقای شأن و موقعیت طبقاتی و پرستیژاجتماعی صاحبان سرمایه،نیروی کار ماهر و نیروی فکری متخصص دخیل است و میتواند موقعیت اجتماعی اقتصادیگروههای مهاجر را تثبیت کند یا ارتقا دهد.
اگر مسئله شهروندی مهاجران از این منظر استدلال شود،آنگاه تفکیکهای اجتماعی سیاسی فرهنگی نهتنها فاقدرسمیت حقوقی است بلکه مغایر با حقوق جهان شمول انسان و شهروند(جهانی)نیز هست.
علاوه بر این،به چند دلیل دیگر میتوان گفت که مسئله شهروندی مهاجران شکلی سیاسی پیدا کرده است و به همینخاطر دولتها در گرهگشایی از این مسئله(چه به صورت اعطای حقوق شهروندی به مهاجران و چه به صورت ایجادمحدودیتها برای شهروند شدن مهاجران خارجی،بهویژه مهاجران جهان سومی)دستکم به سه عامل اساسی بیش ازسایر عوامل بها دادهاند: ایجاد هویت ملی،حفظ منافع ملی و تقویت امنیت ملی؛که هرکدام از اینها به نحوی با مسئله مهاجران-و همچنین بایکدیگر-ارتباط مییابند.
«جهانی شدن»،چه به عنوان نسخه رقیب پسامدرنیسم و چه نسخه مشابه مدرنیسم(یعنی شمولگرایی،یکسانانگاری و وحدتگراییمدرنیستی در برابر خاصگرایی،ناهمسانانگاری و کثرتگرایی و پسامدرنیستی)فرایندی اجتماعی سیاسی حقوقی&%01011RDMG010G% فرهنگی اقتصادی جغرافیایی است که در چارچوب آن قید و بندهای زمانی مکانی ساختاری حاکم در ترتیبات نظامجامعهای برداشته میشود و افراد به طرزی فزاینده از رفع این قید و بندها آگاهی مییابند (1 pahc:1996,sretaW) ."