چکیده:
محمد بن حنفیة معروف به ابن حنفیه، فرزند امام علی علیهالسلام و مادرش زنی به نام
خولهی حنفیه بود. پس از شهادت امام حسین علیهالسلام جماعتی که عمدتا جریان سیاسی
رادیکال وغالی شیعه بودند، با مرگ یزید و در جنبش مختار، امامت او را در عراق
ترویج کردند. جماعتی معروف به کیسانیه مولود این نظریه بود. این مسأله سبب
دشمنی سرسختانهی مدعی زبیری خلافت، یعنی عبدالله بن زبیر با ابن حنفیه شد؛ چرا
که با ظهور مختار او ابن حنفیه را رقیب خود به شمار آورد.
در مقالهی حاضری نحوه و زمینههای شکلگیری دشمنی عبدالله بن زبیر با ابن
حنفیه، روابط و مواضع سیاسی ابن حنفیه و ظهور جماعت خشبیه در حمایت از ابن
حنفیه مورد بررسی قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"در حجاز عبدالله بن زبیر به سوی خودش دعوت کرد؛ در کوفه شیعیان و توابین به جنبش درآمده و خون خواهی حسین علیهالسلام را مطرح کردند و در صدد بودند که یکی از اهل بیت پیامبر را به خلافت برسانند؛ پس از سرکوب آنها، مختار بن ابی عبید ثقفی در میان شیعیان ظهور کرد و به سوی محمد بن حنفیه، فرزند امام علی علیهالسلام دعوت کرد؛ خوارج نیز در نقاط مختلف به تکاپو افتادند و در هر جای بیرقی برافراشته شد، به طوری که در یک سال در مراسم حج، چهار بیرق جداگانه برافراشته شد؛ در شام، امویان مروان را برگزیدند، اما خلافت کوتاه مدت مروان مشکل آنها را حل نکرد و، در نهایت، پس از یک دورهی کوتاه درگیری، عبدالملک بن مروان به عنوان ولیعهد او خلیفه شد.
بازگشت او از طایف به مکه و اتحادش با ابن زبیر ـ که نه علی بن حسین علیهالسلام ، نه محمد بن حنفیه و نه حتی ابن عباس حاضر به بیعت با او بودند ـ دلیلی بر این امر است که مختار در صورت در پیش گرفتن چنین سیاستی و به دست آوردن تأیید آنها برای قیام خود، نمیتوانست به اتحاد و پیوند با ابن زبیر روی بیاورد؛ ولی از آن جا که او در پایان دورهی اقامت یک سالهی خود در طایف به سوی ابن زبیر آمده و با وساطت عباس بن سهل با ابن زبیر اتحاد کرده12 نشان میدهد که او تأییدی از امام علی بن حسین علیهالسلام و ابن حنفیه به دست نیاورده بود؛ چرا که او در سال 64 هجری پس از سپری شدن اقامت در طایف به مکه بازگشت و اتحاد خود را با ابن زبیر تحت شرایطی عملی ساخت و در صف متحدان او وارد شد و با سپاه یزید جنگید."