چکیده:
نویسنده با طرح این پرسش که سهم مربی در تربیت با سهم متربی چه نسبتی دارد؛ برابر است یا بیشتر و یا کمتر، نخست به مفهوم شناسی واژگان مربوط به تربیت در قرآن همچون تربیت، تزکیه، انبات و صنع پرداخته، سپس معیارهای مربی یا متربی محوری را مورد بحث قرار داده است. آنگاه از دیدگاه غربیان راجع به این پرسش سخن گفته است و در ادامه دیدگاه قرآن را توضیح داده است. بر اساس نتیجهگیری نویسنده، دیدگاه قرآن متربی محور است، نه مربی محور.
خلاصه ماشینی:
"به هر حال واژه «تزکیه» چه به معنای رشد و نمو دادن باشد و چه به معنای پاک کردن، در هر صورت وقتی در مورد انسان به کار میرود، ناظر به جنبه معنوی و روانی وی است، نه مادی و جسمیاش و از همین رو تزکیه جزء رسالت و مسئولیت پیامبر اسلام معرفی شده است؛ (لقد من الله علی المؤمنین إذ بعث فیهم رسولا من أنفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و إن کانوا من قبل لفی ضلال مبین)(آلعمران/۱۶۴) «خداوند بر مؤمنان منت نهاد [نعمت بزرگی بخشید] هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد، هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.
معادل فارسی واژه تربیت، یعنی پروردن یا پرورانیدن یا پرورش دادن، گر چه مفهوم کلی و چند بعدی است و فرایندهای ناظر به جنبه معنوی چون تأدیب و تعلیم، و ناظر به جنبه مادی مانند بزرگ کردن، تغذیه و حمایت کردن را فرا میگیرد، اما این معادل واژگانی برابر با واژه تزکیه نیست، زیرا تزکیه چنان که راغب گفته است، به معنای رشد و نمو دادن است اما نه هر رشدی، بلکه رشد دادنی که همراه با خیر و برکت باشد و این در مورد انسان هنگامی تحقق مییابد که همراه با حقایق اعتقادی و ارزشها و فضایل اخلاقی باشد، چنان که برخی مفسران نیز اشاره کردهاند؛ «التزکیه تفعیل من الزکاه بمعنی النمو الصالح الذی یلازم الخیر و البرکه فتزکیته لهم تنمیته لهم نماء صالحا بتعویدهم الأخلاق الفاضله و الأعمال الصالحه فیکملون بذلک فی إنسانیتهم فیستقیم حالهم فی دنیاهم و آخرتهم یعیشون سعداء و یموتون سعداء."