چکیده:
موضوع صفات خبری همگام با نزول وحی پا به عرصه تفسیر و کلام نهاد. در فهم آیات خبری و انتساب این صفات به خداوند، دیدگاه هایی مانند تشبیه و تجسیم، توقف (تفویض)، اثبات بلاتاویل، اثبات بلاکیف و اثبات باتاویل به متکلمان و مفسران نسبت داده شده است. سیدمرتضی و قاضی عبدالجبار ازجمله اندیشمندانی هستند که قائل به نظریه اخیر بوده، «عینیت صفات و ذات» و «نظریه تنزیه» اساس تفکر آنان را تشکیل می دهد. سیدمرتضی با ارجاع متشابهات به محکمات و در پرتو هدایت عقل و بهره وری از دلالت لفظی و تصدیقی به فهم و تفسیر آیات مربوط می پردازد؛ اما قاضی عبدالجبار با عقل محض و در مواردی بدون وجود قرینه ای بر تاویل، به این امر مبادرت می ورزد.
The discussion of predicative attributes was taken place in the fields of theology (kalam) and commentary when revelation began. In explaining predicative attributes and the way in which they are related to God، different points of view such as similitude، tashbih، embodiment، tajsim، stoppage، tawaqquf، proving without interpretation، ithbati bila ta`wil، proving without quality، ithbati bila keif، and proving with interpretation، ithbati ba ta`wil، have been presented by commentators and theologians. Seyyed Morteza and Qazi Abduljabbar have been among those believing in the last. Their thought has stablished on the basis of unity of attributes and essence، einiyyate sifat ba dhat، and the theory of purification، tanzih. Reffering the allegorical verses to the clear ones، using reasoning، literal and confirmative designation، Seyyed Morteza seeks to interpreat Quranic verses. Qazi Abduljabbar، however، using pure reason and in some cases، without any sign for ta`wil، interpreats them.
خلاصه ماشینی:
"(صدوق، بی تا: 248 ـ 317 ـ 315؛ کلینی، 1401: 1 / 133 ـ 129) دیدگاه سیدمرتضی سیدمرتضی براساس نظریه عینیت صفات و ذات (موسوی، 1405: 2 / 373) بعد از بیان صفات ثبوتی خداوند ضمن فصلی با عنوان «فی بیان استحالة خروجه تعالی عن الصفات التی ذکرناها و أن أضدادها لایصح علیه» معتقد است اگر لازمه حمل صفتی بر خداوند، انتساب صفات سلبی ـ بهویژه جسمانیت ـ برای خداوند باشد، حمل آن صفت بر خدا باطل است و ازآنجاکه لازمه حمل صفات خبری بر خداوند، اثبات تجسیم یا صفتی است که لازمهاش تجسیم است، ازاینرو نمیتوان با تمسک به ظاهر آیات یا روایات دربردارنده صفات خبری، این صفات را به خداوند نسبت داد؛ بلکه باید این دسته از آیات را تأویل برد.
ایشان در ذیل آیه: «وقالت الیهود ید الله مغلولة غلت أیدیهم ولعنوا بما قالوا بل یداه مبسوطتان ینفق کیف یشاء» (مائده / 64) ضمن طرح احتمالاتی، اقدام به تأویل آیه کرده، میگوید: مراد از «ید» نعمت و قدرت است و بر همین اساس به تبیین مراد یهودیان از این سخن میپردازد، از نظر سیدمرتضی: الف) شاید مراد یهودیان از «یدالله مغلولة» محدودیت قدرت خدا و فقر باشد، مانند «لقد سمع الله قول الذین قالوا إن الله فقیر ونحن أغنیاء» (آلعمران / 181) که خداوند نیز در رد آنها فرمود: «بل یداه مبسوطتان»، یعنی خداوند بر همه اشیا قدرت دارد."