چکیده:
یکی از روشهای تفسیر قرآن که در دهههای اخیر مورد توجه بیشتری نسبت به گذشته قرار گرفته است، تفسیر موضوعی است.در این روش تفسیری موضوع میتواند بر اساس یکی از موضوعات: درون قرآنی، فراطبیعی و یا مرتبط با زندگی فردی و اجتماعی بشر انتخاب گردد.تفاوت تفسیر موضوعی با تفسیر قرآن به قرآن در این است که مفسر در تفسیر قرآن به قرآن به دنبال تبیین و بازشناسی معنا و مفهوم واژه یا مدلول آیات است اما هدف تفسیر موضوعی دستیابی به پیام قرآن، بیان نکتهای از مفاد قرآن و یا استخراج نظریه و دیدگاه قرآن پیرامون موضوع موردنظر است.
خلاصه ماشینی:
"comتاریخ دریافت: 27/6/1390 تاریخ پذیرش: 17/10/1390 طرح مسئله امروزه مسلمانان بیشاز هر زمان دیگری به تدوین دیدگاههای قرآنی و ارائه طرحی جامع از موضوعات و مسائلی که جامعه بشری با آن درگیر است، نیازمنداند؛ و ازآنجاکه قرآن با توجه به نیازها، شرایط و حوادث مختلف در طول 23 سال نازل شده است و بسیاری از آیات قرآن ناظر به سؤالات و مشکلات ویژهای بوده است، برای دستیابی به نظر قرآن درباره موضوعی خاص، نمیتوان به پارهای از آیات استناد کرد؛ بلکه باید به مجموعهای از آیات توجه نمود؛ و تفسیر ترتیبی در این زمینه، نمیتواند نیاز جامعه را برطرف کند؛ چراکه این تفسیر به موضوعات، نگرشی پراکنده دارد.
اگرچه تفسیر موضوعی حرکتی نوپاست، این چندگانگی و اختلاف روش، در میان مجموعههای موجود مشاهده میگردد، مثلا مفسری که معتقد است موضوعات قرآنی در تعامل با اندیشههای انسان و تجارب بشری شکل میگیرد نباید در استنباط موضوعات از قرآن پاسخطلبی انفعالی داشته باشد، بلکه باید موضوعات پس از بررسی از متن زندگی و واقعیات و نیازهای آن و جمعآوری و فهم دیدگاههای موجود در این زمینه، به سراغ قرآن برود؛ روش چنین مفسری با روش کسی که موضوعات را صرفا از قرآن میداند بسیار متفاوت خواهد بود؛ چراکه روش چنین فردی برخلاف دیدگاه نخست الزاما آگاهی از دانشهای بیرونی و تجارب بشری نیست که در تفسیر موضوعی درپی منقح کردن دیدگاهها و بهرهگیری از تجربیات بشری درباره موضوع است."