چکیده:
تصویر ارایه شده از سرزمین های تحت سلطه در نوشتههای نویسندگان غربی، همواره نظر ورزانه و یک جانبه بوده است. در این راستا، ارائه تصویری صحیح از این سرزمین ها برای باز پس گیری عزت از دست رفته بومیان، از اهداف ادبیات پسااستعماری است. رمان همه چیز فرو می پاشد اثر چینوآچبه تلاشی در این زمینه است. مقاله حاضر، با معرفی روایت شناسی پسااستعماری که به پیوند عناصر روایت و مفاهیم پسا استعماری توجه دارد، به بررسی رابطه زاویه دید با استعمار زدایی در این رمان می پردازد. برای این منظور، این جستار با استمداد از روایت شناسی ژرارد ژنت که در آن زاویه دید به دو بخش کانون دید و راوی تقسیم بندی می شود، نشان می دهد چگونه آچبه توانمندی های راوی برون داستانی را همچون وثوق بالا، تسلط بر اثر و... در خدمت هدف خود قرار می دهد. به عبارت دیگر، انتخاب این راوی موقعیت هایی را برای تحقق هدف نویسنده در اختیار وی قرار می دهد که با انتخاب راوی دیگری ممکن نمی شد.
خلاصه ماشینی:
بررسی کارکرد راوی در رمان همه چیز فرو میپاشد اثر چینوا آچبه از منظر روایت شناسی پسااستعماری احد مهروند استادیار دانشگاه تربیت معلم آذربایجان ، ایران فاطمه زلیکانی دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تربیت معلم آذربایجان ، ایران (تاریخ دریافت : ٩٠/١١/١٢، تاریخ تصویب : ٩١/٧/٣٠) چکیده تصویر ارایه شده از سرزمین های تحت سلطه در نوشته های نویسندگان دربی ، همواره نظرورزانه و ین جانبه بوده است .
برای تمـایز قائـل شـدن بین این دو باید به این نکته توجه کـرد کـه کـانون دیـد آنگونـه کـه شـلومیگ ریمـون -کـنن Shlomith Rimmon-Kenan می گوید فرایندی بدیرکلامی ز (Non-verbal) است ، در حـالی کـه ١- ادبیات پسااستعماری به جهت برآمدن از فرهنگی متفاوت ناگزیر ویتگیهای خای خود را مییابد کـه حجـم اندر مکالمات و پرداخت متفاوت مفهوم زمان ازجمله این ویتگیها است (ورسن ٢٩٨) عمل روایت کردن و یا نقل و در نتیجه زبان متن در اختیار راوی است وکانون دید تنها به ایـن روایت رنگ و جهت می دهد، به گونه ای که به نظر می رسد، داستان از منظـر ادراکـی شـخت دیگـری ارائـه مـی شـود (ریمـون -کـنن ٨٤).
اما پیشروی داستان و اشارات راوی ، خواننـده را بـه ایـن نتیجـه می رساند که این پسر جوان که به تأیید یکی از شخصیت ها هنوز برای انجام کارهـای فیزیکـی ضعیف و کوچن است (همان ٢١)، نه تنها کاهل نیست ، بلکه حساسـیت وسـوایگونـۀ پـدر، وی را این گونه به خواننده معرفی می کند؛ حساسیتی که ریشه در گة شتۀ اوکنکو و حس نفرت نسبت به پدر خود دارد.