چکیده:
با توجه به انعکاس گزارههایی در متون دینی که در ظاهر آنها برتری مردان بر زنان مورد توجه قرار گرفته، شماری از صاحبنظران مسلمان، مردان را به یکی از سه وجه بر زنان برتر دانستهاند که عبارتند از: ۱ـ برتری ذاتی و کرامتی مردان بر زنان؛ ۲ـ برتری ذاتی مردان بر زنان، نه بهمعنای کرامت مردان؛ ۳ـ برتری جسمی مردان بر زنان. آنان برای اثبات دیدگاه خود به دلایل و شواهدی همچون دلایل وحیانی و شواهد تشریعی استناد کردهاند. نگارنده در این مقاله ضمن پذیرش برتری جسمی مردان بر زنان، سایر وجوه برتری را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
Given the propositions in the religious texts that apparently reflect the superiority of men to women، a number of Muslim learned scholars have regarded men as superior to women in one of the following aspects: 1. The intrinsic and dignified superiority of men to women; 2. The intrinsic superiority of men to women as not meaning the dignity of men; 3. The physical superiority of men to women. To prove their viewpoint، they have alluded to such evidences as the revelatory proofs and legislative evidences. While accepting the physical superiority of men to women، the writer critically reviews the other aspects of the superiority in this article.
خلاصه ماشینی:
"(همو، جوامع الجامع، ۱/۲۵۳) بر اساس گفتاری که در تفسیر روح الجنان در این باره آمده، مردان از چهار جهت بر زنان برتری دارند: ۱ـ عقل؛ ۲ـ دین و ایمان؛ ۳ـ امور معنوی، از این جهت خداوند پیامبری، امامت و خلافت را در میان آنان قرار نداد؛ ۴ـ محرومیت زنان از برخی احکام شرعی، نظیر محرومیت از جهاد یا محرومیت از امامت جمعه و جماعات، عدم امکان تعدد همسر، واگذاری طلاق به مردان.
دلایل ارایه شده در دیدگاه مفسران مبنی بر برتری مردان بر زنان از بازخوانی دیدگاه مفسران درباره وجوه برتری مردان بر زنان میتوان نتیجه گرفت که آنان برای اثبات مدعای خود، به دلایل و شواهدی استناد کردهاند که عبارتند از: ۱ـ دلایل وحیانی؛ چنانکه در گفتار عموم مفسران مشهود است، آنان از آیه مورد بحث که در آن از فضیلت دهی مردان بر زنان از سوی خداوند تأکید شده، و نیز از روایات مختلفی که در آنها از نقصان عقول زنان سخن به میان آمده، برای اثبات برتری مردان بر زنان بهره جستهاند.
۳ـ دلایل تشریعی؛ عموم مفسران اختصاص شماری از احکام تشریعی به مردان را دلیل برتری روحی و عقلی ایشان بر زنان دانستهاند، به این معنا که میگویند وقتی زنان از تصدی برخی مناصب مهم اجتماعی منع شدهاند، یا حق طلاق و حضانت به مردان داده شده، این امر دلیلی بر برتری مردان بر آنان است.
در اینکه خداوند در حوزه خانواده برخی از محدودیتها را برای زنان مقرر نموده و مثلا حق تعدد همسر را منحصرا به مردان داده، یا حق طلاق را بهدست مردان سپرده، جای تردید نیست، اما پرسش اساسی این است که آیا این موارد میتواند به عنوان دلیلی بر برتری روحی و عقلی مردان بر زنان تلقی گردد؟!"