چکیده:
نور، یکی از مباحث مهم و کلیدی در عرفان اسلامی و از پرطرفدارترین، مباحث نظری- کلامی در میان متکلمان و فلاسفه است. در میان عارفان مسلمان، مولوی در شمار کسانی است که بسیار به مبحث نور پرداخته و از آن برای بیان مقاصد مختلف معرفتی و توحیدی بهره برده است. او با تاثر از فرهنگ اسلامی و منابع اصلی آن (قرآن و حدیث)، به بررسی انواع و مراتب نور (انوار پایدار، و انوار ناپایدار) پرداخته است.
نگارندگان دراین مقاله، ضمن تبیین این موضوعات، به بررسی فواید و کارکردهای دنیایی و آخرتی نور در مثنوی و تطبیق اندیشه نوری مولانا با سایر عارفان، و نیز تبیین برخی مشترکات و اختلافات آنها پرداخته اند. نویسندگان نشان داده اند که مولانا چگونه با بهره گیری از این عنصر مهم و محوری عرفانی و به کمک تجارب شخصی، توانسته است مباحث سنگین و دشوار معرفتی را بصورتی آسان و قابل فهم برای مخاطبان خود تبیین و تشریح کند و آنان را به کسب نور و خویشتن شناسی و معرفت آموزی، برای پیمودن مسیر دشوار طریقت ترغیب نماید
Light is one of the most important topics in Islamic mysticism and it is also one of the most popular theoretical-theological issues among theologians and philosophers. Among Muslim mystics، Jalal-o-Din Mohammd Molavi has paid attention to this issue a lot and used it for expressing various epistemological and monotheist goals. Under the influence of Islamic culture and its main sources (the Quran and hadith)، he investigated types and levels of light (permanent vs. transient light).
While explaining these issues، the authors of this article study the secular and eschatological functions and uses of light in Mathnavi and try to compare the optical thought of Molavi with other mystics، and explain some of their similarities and differences. Authors show that، by using this central mystical element and through personal experiences، Molana describes and explains elusive and difficult epistemological problems to his addressees in a simple and intelligible manner and persuades them to acquire light and knowledge of the Self for passing the difficult course of the Path.
خلاصه ماشینی:
2 در بین عارفان مسلمان،جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولوی،از کسانی است که در آثار خود،بسیار به مباحثمربوط به نور اندیشیده و از آن برای بیان مقاصد مختلف معرفتی و توحیدی بهره گرفته است تا حدی که میتوان،نوررا به عنوان یکی از کلیدواژههای محوری در شناخت اشعار او معرفی کرد.
4 {Sکیف مدالظل،نقش اولیاست#کو دلیل نور خورشید خداستS}(مولوی،1375:425/1) {Sنور غالب،ایمن از نقص و غسق#در میان اصبعین نور حقS}(همان،759/1) در مرصاد العباد نیز آمده است:«پس حقتعالی چون موجودات خواست آفرید،اول نور روح محمدی را از پرتو نوراحدیت پدید آورد...
نگارندگان بعد ازمعرفی اجمالی منابع و آبشخورهای قرآنی و حدیثی مولوی در این موضوع،به معرفی انواع و مراتب و فواید وکارکردهای نور از دیدگاه صاحب مثنوی میپردازند،نیز در ضمن بحث،برخی از انگیزههای معرفتی مولانا در پرداختنبه مبحث نور اشاره و اندیشه نوری او با دیگر عارفان تطبیق میشود.
2. نور انبیا،اولیا و مؤمنین: {Sیوم لا یخزی النبی را راست دان#نور یسعی بین ایدیهم بخوانS}(مولوی،1375:611/4) اشاره دارد به آیه:{/یوم لا یخزی الله النبی و الذین آمنوا معه نورهم یسعی بین ایدیهم و بایمانهم یقولون ربنا اتمم لنانورنا»/}(تحریم7/)به اشاره در بیت زیر آمده است: {Sیا رب اتمم نورنا بالساهره#و انجنا من مفضحات القاهرهS}(مولوی،1375:2892/2) همچنین مولانا با توجه به حدیث اول ما خلق الله نوری(فروزانفر،1366:113)،نور احمدی یا حقیقت محمدیه رانور اصلی معرفی میکند: {Sبر گرفت از نار و نور صاف ساخت#وانگه او،بر جملۀ انوار تاختS}(مولوی،1375:909/2) البته شایان ذکر است نور صاف در مثنوی برابر با حقیقت محمدیه(نور احمدی)در اصطلاح ابن عربی است کهگاهی به تعین اول،عقل کل و روح اعظم نیز تعبیر کرده و آن را اول ما خلق الله دانستهاند.