چکیده:
زندگی و سرگذشت پیامبران به عنوان انسان هایی کامل و دارای شخصیت آسمانی و سیره انسانی در اکثر متون ادب فارسی انعکاس یافته و یکی از غنی ترین منابع الهام در شکل گیری آثار هنری و ادبی، همواره سرچشمه مضمون آفرینی و تصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، تحلیل سرگذشت پیامبران در قصاید خاقانی است. شاعر شروان برای طرح هنرمندانه اشعارش از سرگذشت هفده پیامبر بهره برده که جلوه های زندگی حضرت رسول اکرم (ص)، بالاترین کاربرد را در میان هفده پیامبر به خود اختصاص داده است. خاقانی با استفاده از داستان پیامبران، گاه تنها در پی ذکر گوشه های از زندگی آنان در قالب شعر است؛ اما در بسیاری از مواقع، وی سرگذشت انبیا را وسیله ای برای طرح موضوع های مختلف می کند. شاعر با دست مایه قرار دادن داستان انبیا در پی طرح موضوع های متنوعی است که در این میان، مدح، نخستین رتبه را دارد. این رویکرد خاقانی بر تعلق خاطر شاعر به ممدوحان و دستگاه قدرت، ناظر است. شاعر شروان برای رسیدن به مقصود خویش از شیوه های بلاغی گونا گونی مانند تشبیه و اغراق بهره جسته است. وی با این شگردها، کوشیده است توصیف هایی دقیق و روشن از موضوع های شعریش ارائه کند.
The life and story of prophets، as perfect human beings with divine personality and humane demeanor، have been reflected in most of Persian literary texts and used as one of the richest sources of formation of different literary and artistic works as well as provided the best themes and images for poets and authors in Persian literature.
The present article tries to investigate and analyze prophets’ life stories in Khaghani’s poetry. He used the life story of seventeen prophets; among them the life story of holy prophet Mohammad (PBUH) had the highest number of usage (allusion).
He، indeed، used just a brief account of the prophets’ life stories in poetic form. But، most of the time، he referred to them in order to put forward a problem or address an issue; among which "panegyric" is a good example. To do so، the poet of Shirvan made use of such figurative devices as simile and hyperbole (overstatement).
خلاصه ماشینی:
پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی(علمی-پژوهشی) دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی-دانشگاه اصفهان دورۀ جدید،سال سوم،شماره 3،(پیاپی 11)پاییز 1390،ص 108-95 بازتاب زیباییشناختی سیمای پیامبران در قصاید خاقانی دکتر مرتضی محسنی*-دکتر احمد غنیپور ملکشاه** هاجر مرادی*** چکیده {IBزندگی و سرگذشت پیامبران به عنوان انسانهایی کامل و دارای شخصیت آسمانی و سیرۀ انسانی در اکثر متون ادبفارسی انعکاس یافته و یکی از غنیترین منابع الهام در شکلگیری آثار هنری و ادبی،همواره سرچشمۀ مضمونآفرینی وتصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است.
خاقانی با استفاده از داستان پیامبران،گاه تنها در پی ذکر گوشههای از زندگی آنان در قالب شعر است؛اما دربسیاری از مواقع،وی سرگذشت انبیا را وسیلهای برای طرح موضوعهای مختلف میکند.
معدنکن،1375:100-101) 3-تعداد داستانهای انبیا در قصاید خاقانی خاقانی در قصاید خود به داستان زندگی هفده پیامبر اشاره کرده که میزان تکرار آن بصورت الفبایی در جدول شمارۀ 1آمده است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود)همانگونه که از جدول فوق برمیآید،جلوههای زندگی حضرت رسول اکرم(ص)با 237 بار تکرار،بالاترین وسرگذشت حضرت زکریا(ع)و شیث نبی(ع)و حضرت صالح(ع)با یک بار تکرار،کمترین بسامد را به خوداختصاص داده است.
مدح ممدوحان،نعت رسول اکرم(ص)،مدح خود و ستایش هنر شعر و شاعری و نکوهش حاسدان و رقیبان،حکمت و موعظه،شکایت از روزگار،سوک عزیزان و ستایش پروردگار از مضامین تلمیحی داستان پیامبران در قصاید خاقانی است.
داستان پیامبران در قصاید خاقانی،ابزاری است برای شاعر تا با استفاده از وقایع و حوادث خارق العادۀ زندگی انبیا بهالقای مقصود مورد نظر خود بپردازد.