چکیده:
کتاب راحه الصدور و آیه السرور فی تاریخ آل سلجوقی، تالیف نجم الدین راوندی یکی از کتب معتبر در زمینه تاریخ سلجوقیان عراق است. شیوه نگارش کتاب و ابیات منقول فراوان در آن، باعث شده است که این اثر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران ادبیات فارسی نیز قرار گیرد.
در این مقاله، کوشش شده است تا با بررسی برخی جوانب تاریخی و ادبی راحه الصدور، تعدادی از انتحالات راوندی در بخش های منظوم کتاب، نمایانده و اثبات شود.
خلاصه ماشینی:
"در میان بخشهای منظوم راحة الصدور،سه قصیده از آن جمال الدین عبد الرزاق اصفهانی وجود دارد که راوندی آنها را به خود نسبت داده است؛همچنین مخمسی از شرف الدین شفروه،که مؤلف آن را تنه با تغییر نام ممدوح و بدون ذکر نام شاعر،نقل کرده و بعدها باعث ایجاد این شائبه شده که مخمس مذکور نیز از آن خود اوست.
ب)ابیاتی که در برخی قصاید راوندی وجود دارد و ممدوح را دعوت به حرکت به سوی ایران و اعادۀ مملکت پدران خود میکند،نشان از آن است که وی در زمان سرودن آن قصاید در عراق عجم بوده است و از آسایش دربار کیخسرو،محروم(راوندی،ص 123): بر صوب عراق نیک راییست#گردانیدن عنان ادهم یا رب که ز فر مقدم شاه#باد اهل عراق شاد و بیغم و در ادبیات دیگری،حوز سکونت خود را به همدان محدود میکند: وقت آنست که شه تخت به همیان آرد#لشکرش روی سوی ملک خراسان آرد ج)از گفتار صریح راوندی دانسته میشود که وی حتی برای تقدیم کتاب نیز به درگاه کیخسرو نرفته و کتاب را به واسطۀ جمال الدین رومی بدو تقدیم کرده است(همان،ص 462).
ابیات اول و دوم قصیدهای که در صفحۀ 150 راحة الصدور آمده این است: وقت آنست که شه تخت به همیان آرد#لشکرش روی سوی ملک خراسان آرد تخت طغرل به تو صد نامۀ دلبند نبشت#تا به تو تاج سلاطین جهانبان آرد پایتخت طغرل بن ارسلان سلجوقی همدان بوده است و راوندی نیز در دوران اقتدار وی در همین شهر سکونت داشته است؛پس بسیار محتمل است که جایی که راوندی غیاث الدین را بدان فرا میخواند همان همدان،پایتخت طغرل و اقامتگاه خود او باشد."