چکیده:
تلاش حاکمان ساسانی برای استقرار حکومت، ایجاد تحولی عمده در نظام حکومتی پیشین و پایه ریزی نظمی نوین بود. بانیان این حکومت، میراث حکومت اشکانی و حکومت های پیش از آن را پیش رو داشتند؛ آنان از یک سو با معنای شاهنشاهی که مرده ریگی از اشکانیان و حکومت های پیش از آن بود و از سوی دیگر با اندیشه های دینی زرتشتی که میراث دودمان های برجای مانده در پارس پس از هخامنشیان بود آشنایی داشتند. کار اصلی فرمانروایان جدید، تلفیق این دو مقوله بود و دین زرتشت این امکان را به آنان می داد، زیرا شاهی و دین را ملازم یکدیگر می دانست و پادشاهی را مطلوب می شمرد که نگهبان دین باشد. دین زرتشت در مقابل این نگهبانی، امکانات ضروری برای استقرار و تداوم پادشاهی را فراهم می نمود؛ یکی از این امکانات، آتشکده ها و به تبع آن کارگزاران آنها بود. شاهان ساسانی به شیوه های گوناگون از این امکان در جهت منافع سیاسی خود استفاده می کردند؛ حکاکی نقش آتشدان بر سکه ها، بنای آتشکده های بسیار و برپایی آتش بهرام در آنها و نیز ویران کردن بتکده ها، کلیساها و دیوخانه ها و تبدیلشان به آتشکده از جمله این اقدامات است. از همین رو بخشی از زندگی شاهان، روحانیون، اشراف و مردم روزگار ساسانی معطوف به آتش و آتشکده بود و مسئله اصلی این گفتار، بررسی کارکرد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آتشکده ها در دوران ساسانی است.
The Sassanid rulers’ endeavor to establish an empire led to a substantial change in the previous ruling system and to the foundation of a new order. The founders of the empire enjoyed the legacy of Parthian and other preceding rules. They were fully acquainted with the concept of Shāhanshāhi (‘king of kings’) which aroused in Parthian and other preceding rules on the one hand، and with Zoroastrian religious thoughts inherited from the remaining dynasties in Pars after Achaemenids on the other. The principal task of the new rulers was to combine these two categories and the Zoroastrian religion facilitated it، since it reckoned kingdom and religion to accompany each other and that kingdom was considered desirable if it protected the religion.
Zoroastrian religion provided the necessary facilities for establishment and continuity of the empire to pay for this protection. One of such facilities was the fire-temples and their commissionaires. Sassanid kings took advantage of these facilities in many ways for their political benefits; the impression of fireplace on the coins، construction of numerous fire-temples and the establishment and consecration of the Atash Bahram (‘Fire of Victory’) in those temples as well as destruction of pagodas، churches and Div-khānahs (‘demon houses’) and rebuilding them as fire-temples were accomplished among such measures. Therefore، the lives of some kings، priests، aristocrats and people at Sassanid era were devoted to sacred fire and fire-temples. The principal subject of this paper is investigating the political، social and economic functions of fire temples during Sassanid era.
خلاصه ماشینی:
"Chaumont,p ؛کارنامه اردشیر پاپکان،ص 93 و ادامه؛فردوسی،ج 7،پادشاهی اردشیر،بیتهای 75 و ادامه،ص 205؛ابن اثیر،ص 54؛مستوفی،صص 803-802) اردشیر و آتشکدهها: دربارۀ شاهان ساسانی و از جمله اردشیر پاپکان میدانیم که حاکمان جدید،چند عامل را در تبلیغات شاهنشاهی خود به کار گرفته بودند؛به عبارتی،آنها ایدئولوژی شاهنشاهیشان را به شیوههای زیر تبلیغ میکردند: 1-نقش برجستهها و کتیبهها که از طریق آنها هم با اهورهمزدا و دیگر ایزدان ارتباط پیدا میکردند و هم با مردم؛ 2-ظروف نقره که در واقع،شرح اقدامات و صفات ویژۀ شاه بودند؛ 3-سکهها که حاوی مظاهر دینی مثل آتشدان و ایزدان بودند؛ 4-نوشتن نامه به شاهان محلی چون گشنسب شاه طبرستان؛ 5-ساخت آتشکدههای شاهی در سراسر امپراتوری.
شاه میتوانست با استقرار آتشکدهها امیدوار باشد که مردم ایران را در جهت اهداف سیاسی تقویت کند،اما کرتیر با اقداماتش به معنای واقعی،مرکزیتی بر گرد آتشکده برقرار کرد که بیش از هر چیز اهداف دینی را دنبال میکرد و زیر نظر وی بود که آتشکدۀ رسمی ساسانی با تشکیلاتش بنیاد نهاده شد.
نتیجه: از منابع گوناگون،اعم از منابع سکهشناسی،سنگنگارهها و گزارشهای مورخان سریانی،ارمنی،رومی و اسلامی چنین برمیآید که با روی کار آمدن اردشیر پاپکان و پسرش شاپور اول،در دهههای نخست سدۀ سوم میلادی و تلاش آنه و هوادارانشان برای به اجرا گذاشتن برنامههای سیاسی و دینی پادشاهی تازه تأسیس،وحدت رویهای نسبی در دیدگاههای دینی و سیاسی پادشاهان نسبت به امور مرتبط با پیوند دین و پادشاهی برقرار شد که تبلور آن را میتوان در اهتمام شاهان به گردآوری اوستا،ساخت آتشکدههای فراوان،برپایی آتشهای متعدد در آنها و اعزام روحانیون بسیار به ایالات، برای آموزش و ترویج دین زرتشت مشاهده نمود."