چکیده:
فن مدیح نبوی همانند هر فن شعری دیگر، مراحل مختلفی را طی کرده و فراز و نشیب های متعددی را پشت سر گذاشته است. این فن به وسیله شاعران بزرگی چون کعب بن زهیر و حسان بن ثابت پایه گذاری شد و با الهام گرفتن از قرآن کریم و سنت نبوی به حیات خود ادامه داد. در دوره انحطاط (مغول، ممالیک و عثمانی ها) به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و دینی و مذهبی، دوران شکوفایی این فن شعری فرا می رسد و با طبع-آزمایی شاعران برجسته ای چون بوصیری، صفی الدین حلی و ابن نباته مصری و ... به اوج خود می رسد و به صورت یک فن شعری مستقل با ساختار و ویژگی های خاص خود درمی آید؛ در دوره معاصر نیز به لطف شاعرانی چون محمود سامی البارودی، احمد شوقی و... با رویکردی جدید ادامه پیدا می کند. در این مقاله ضمن اشاره به فن مدح و مدایح نبوی و چگونگی شکل گیری آن به تقلید و تجدید ایجاد شده در این فن در دوره معاصر در مقایسه با مدایح نبوی دوره انحطاط پرداخته می شود.
Similar to any poetic genre، eulogy of the Prophet (pbuh) has progressed through various stages and experienced vicissitudes of history. The genre was first developed by such great poets as Ka’b bin Zuhayr and Hassan ibn Thābit، and continued to survive inspired by the Holy Qur’an and the Prophet’s tradition.
The Period of Decadence (the Mongol، Mamālīk، and Ottoman Empires) was the heyday of this poetic genre which reached its apogee through the artistic contest of distinguished poets including al-Busiri، Safi al-Din Helli، and Ibn Nubāta al-Misri، and became an independent genre of poetry with its particuliar construction and characteristics. The genre starts a new trend in the contemporary period through the efforts made by poets such as Mahmud Sāmi al-Bārudi، Ahmad Shawqi، and others.
While giving an introduction to the genre of eulogy، and eulogies after the Prophet (pbuh)، and how they came into existence، the present article presents a comparative study of this poetic genre in the contemporary period and the Period of Decadence، and deals with the renovation and imitation developed in this genre in the contemporary period as compared with the eulogies in praise of the Prophet produced in the Period of Decadence.
خلاصه ماشینی:
در این عصر همانند دورۀ عثمانی بیشتر به شکل و ظاهر قصائد توجه میشد و معنی و مضمون قصائد رکود داشت اما در اواخر قرن نوزدهم که جنبش اتحاد اسلامی با فعالیت افرادی چون سید جمال الدین اسدآبادی و محمّد عبده موجب بیداری مسلمانان گردید و از طرف دیگر شعر عربی هم گامهایی در راه رهایی از قیدوبند صنایع لفظی متداول در عصر عثمانی برداشت، مدایح نبوی نیز وارد مرحلۀ جدیدی شد و شاعرانی چون محمود سامی البارودی،محمّد عبد المطلب،احمد شوقی و احمد محرّم در آن به طبع آزمایی پردختند و با تأثیرپذیری از بزرگان این فن در دورههای گذشته بهویژه شاعران دوره انحطاط و همچنین تأثیر از آثار تجدید در عصر نهضت ادبی،قصاید زیبایی را در مدح پیامبر(ص)از خود به یادگار گذاشتند.
اما در دورۀ معاصر مدایح نبوی به دو دسته تقسیم میشوند؛دستۀ اوّل که تا حدّ تقلید از مدایح نبوی و مدیحهسرایان مشهور دورههای قبل بود بهگونهای که این شاعران علیرغم طرح موضوعات جدیدی سیاسی،علمی،اجتماعی و دینی در این مدایح،یک نگاه مقلدانه نیز به مدایح نبوی دورههای قبل و بهویژه عصر انحطاط و بیش از همه،مدایح بردۀ شرف الدین بوصیری داشتند؛این دسته از شاعران،اغلب پیرو مکتب کلاسیک بودند و با تغییر و تعدیل رسالت شعر و تبدیل آن به بیان موضوعات روز جامعه،اعتقاد داشتند که شعر قدیم و سنّتی به عنوان میراث ادبی نباید به کلّی فراموش شود،ازاینرو اسلوب و سبک قدیم را در اشعار خود حفظ میکردند.