چکیده:
مقاله حاضر، برگرفته از پژوهشی است که برای یافتن اهداف راهبردی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و سپس تهیه مدلی برای دستیابی به این اهداف، بر مبنای رویکرد ارزیابی متوازن انجام شده است. با توجه به اینکه راهبرد مدونی در بانک مذکور وجود نداشت، با بررسی ماموریت، اهداف و وظایف بانک، برنامه چهارم، پیش نویس برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، پیش نویس برنامه پنجم بانک که با همکاری مدیران و کارشناسان بانک تهیه شده بود و نیز با مروری بر ادبیات پژوهش و مصاحبه با کارشناسان بانک و تهیه پرسشنامه و توزیع بین نه نفر از مدیران ارشد بانک و دو مرتبه رفت و برگشت، اهداف راهبردی بانک مشخص گردید. با بررسی ادبیات پژوهش، سنجه های پیشنهادی مالی، مشتری، فرایندهای داخلی و رشد و بالندگی تهیه گردید و با روش پیمایش، آرای مدیران و کارشناسان بانک مورد بررسی قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سنجه های نهایی تعیین گردید. جامعه آماری این پژوهش، 750 نفر از مدیران و کارشناسان بانک بودند که با نمونه گیری تصادفی طبقه بندی، از بین آنها 102 نفر انتخاب گردید. بر اساس نتایج پژوهش، نقشه راهبرد بانک به دست آمد که اهداف راهبردی و سنجه های مالی، مشتری، فرایندهای داخلی و رشد و بالندگی را شامل می شود
خلاصه ماشینی:
"در این بخش،تلاش میشود با استفاده از منابعگوناگونی که بنیانگذاران نظریه در سالهای پس از معرفی رویکرد،تاکنون تألیفکردهاند،سیر تطور رویکرد و آخرین یافتههای پژوهشی در زمینه نظری و عملی آنمطرح گردد و از آن برای توسعه نقشه راهبرد بانک مرکزی جمهوری اسلامیاستفاده شود.
با وجود سیر تحول در آن،پیام اساسی رویکرد ارزیابی متوازن همان است کهاز ابتدا تعیین شده بود:برای ایجاد نتایج تحولبرانگیز،ابتدا باید بتوان راهبرد رااداره کرد،باید بتوان به توصیف آن پرداخت،باید آن را با زبانی بیان کرد که برایهر کس قابل فهم است(نورتن و راسل،2005).
پس پرسش دوم پژوهش حاضر عبارت است از:سنجههای مالی،مشتری،فرایندهای داخلی و رشد و بالندگی در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران کدام هستند؟ نقشه راهبرد رویکرد ارزیابی متوازن،در شکل کلاسیک خود،چهار دیدگاه مالی،مشتری،فرایندهای داخلی و یادگیری و رشد را شامل میشود که بیانگر ابعاد راهبردی اولیههر سازمانی است.
پرسش سوم عبارت است از اینکه نقشه راهبرد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران کدام است؟ تجربههایی از بانکها و بنگاههای مالی در اکتبر سال 2001،بانک مرکزی جمهوری اندونزی،طرحی را به منظور ایجادبرنامهریزی یکپارچه نظام مدیریت عملکرد و همسو کردن راهبردی با هدف نهاییشفافیت بیشتر و افزایش مسئولیتپذیری آغاز کرد.
براساس بانک اطلاعاتی شرکت RPQ (2009)و نیزتجربههای حاصل از شرکتهایی که در کتاب سازمانهای راهبرد محور(2001)ذکر شده است و نیز با توجه به تجربه بانک مرکزی اندونزی(2004)،برخی ازسنجههای بهدستآمده،بهویژه در زمینه فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری،مشابه هستند،زیرا این فرایندها در دستیابی به اهدافی مانند استقرار نظام مدیریتدانش و مدیریت تغییر بانک به سازمان یادگیرنده،با اهداف برخی دیگر ازشرکتها و سازمانها مشابه هستند."