خلاصه ماشینی:
"(شعر«زنگ آسمان»،ص 26) در این شعر،علاوه بر کاربرد زیبای تشخیص،شاعر از آرایهی ارسال المثل هم بهره گرفته است: «روی خوش به کسی نشان ندادن»و«آب از آب تکان نخوردن»در ارتباط با واژههای غنچه و ابر،ارتباط معناییدیگری(روی زیبای غنچه و بارانزا بودن ابر)نیز دارد و همین امر باعث زیبایی دو چندان شعر شده است.
این شعر همچنین نمونهی زیبایی از رعایت ایجاز شاعرانه است: از دورها/آواز غمگین کلاغی/هر نیمه شب یکباره میگوید:/خوابت چه سنگین است!/بیدار شو/شببو برایت حرف دارد/حرفش چه شیرین است!(شعر«راز شب»،ص 32) دستهایت/در هوا مهربانی پراکنده بودند/مثل باران که با خود/بوی سبز علف را بیارد(شعر«رو به فردا»،ص 10) شاعر با جابهجایی صفت و موصوف،علاوه بر اینکه دست بهساختارشکنی در قواعد دستوری زده است،با استفاده از حسآمیزی،رنگ سبز علف را به بو نسبت داده و شعر را زیباتر و مخیلتر کردهاست.
یک کل است که جای گیری آن در زبان موجز سپهری تقریبا غیرممکن است؛اگر جملهیسپهری را به روال طبیعی دستوری برگردانیم به این شکل درمیآید: آسمان،آبیتر از هرچه آبی است/آب،آبیتر از هرچه آب است حال برمیگردیم به شعر مهدیه نظری: تو مهربان/تو مهربانتر/دلت شبیه آسمان/تو آسمانتر(شعر«آسمان تر»،ص 22) در این شعر،شاعر از همان شگرد مورد استفاده در شعر سپهری سود جسته،یعنی برتری مهربانی در مخاطب را نهبا یک عنصر مفرد که با یک کل سنجیده و از ایجاز نهایت استفاده را کرده است.
گاهی در شعر این قاعدهبه هم میریزد و شاعر شکل تازهای از ترکیب را خلق میکند: باغ!/باغ مهربان!/سبز روشنات/همیشه جاودان!(شعر«عید»،ص 18) «سبز روشن»ترکیبی است که از اضافه شدن دو صفت به یکدیگر ساخته شده است."